loading...
عطاری آنلاین
اطلاعیه سایت عطاری
از آن جا که این سایت تحقیقات گسترده ای را پیرامون گیاهان دارویی ، عرقیجات ، ادویه جات و... آغاز کرده خواهشمندیم هر کدام از بازدید کنندگان گرامی ما را با نظرات خویش راهنمایی کنند و همچنین اگر اشکالی در مطلبی از سایت وجود دارد در نظرات همان مطلب به اطلاع ما برسانند تا دیگر بازدید کنندگان به اشتباه از مطلبی نتیجه گیری نفرمایند.

آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 102 پنجشنبه 27 مهر 1396 نظرات (2)

چكيده‌


تغذيه‌ از نيازهاى‌ اجتناب‌ناپذير هر موجود زنده‌اى‌ است‌ و انسان‌ نيز از اين‌ قانون‌، مستثنا نيست‌. از اين‌ روآگاهى‌ از روش‌ و شيوه‌ بزرگان‌ دين‌ در اين‌ زمينه‌، شايان‌ توجه‌ و تأمل‌ است‌. نوشتار حاضر درصدد پاسخ‌گويى‌به‌ چند پرسش‌ محورى‌ و مهم‌ دربارة‌ تغذيه‌، بر اساس‌ سيرة‌ پيامبر اعظم‌…‌ است‌.پرسش‌هايى‌ چون‌ چرايى‌ تغذيه‌، نوع‌ غذا، تنوع‌ و مقدار آن‌، زمان‌ تغذيه‌، همراهى‌ با ديگران‌ در تغذيه‌ وبالاخره‌ چگونگى‌ انجام‌ تغذيه‌.


در سيرة‌ نبوى‌…‌ غذا خوردن‌ با هدف‌ كسب‌ توان‌ براى‌ طاعت‌ و عبادت‌ بوده‌ است‌. غذاهاى‌ آن‌ حضرت‌، ويژگى‌هايى‌ چون‌ حلال‌ بودن‌، تنوع‌، سادگى‌، مضرّ نبودن‌ و سودمندى‌ را داشته‌ است‌.آن‌ حضرت‌ از صرف‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌ غذا در يك‌ وعده‌ ـ به‌ منظور زهد ـ پرهيز داشته‌، مقدار غذاى‌مصرفى‌اش‌ نيز در حد نياز بدن‌ بوده‌ است‌. وقت‌ غذاى‌ حضرت‌، هنگام‌ گرسنگى‌ بوده‌ و اصرار بر صرف‌ غذا به‌همراه‌ ديگران‌ داشته‌ است‌. نيز آن‌ حضرت‌ در شروع‌ و پايان‌ صرف‌ غذا نام‌ خدا را بر زبان‌ جارى‌ و در اين‌زمينه‌، آداب‌ خاص‌ ديگرى‌ را رعايت‌ مى‌فرمود.


واژگان‌ كليدى‌


سيره نبوى‌…‌، تغذيه‌، خوردن‌ و آشاميدن‌.


مقدّمه‌


خوردن‌ و آشاميدن‌ از لوازم‌ اصلى‌ استمرار حيات‌ مادى‌ انسان‌ است‌ و بدون‌ آن‌، هيچ‌ انسانى‌ قادر به‌ انجام‌ تكاليف‌اساسى‌ خويش‌ و حركت‌ در مسير كمال‌يابى‌ نخواهد شد. جسم‌ انسان‌، هم‌چون‌ مركبى‌ است‌ كه‌ روح‌ را حمل‌ مى‌كند واختلال‌ در كار اين‌ مركب‌، اختلال‌ در كار روح‌ پديد مى‌آورد. اين‌ حقيقت‌، اقتضاى‌ آن‌ داشته‌ كه‌ حتى‌ برترين‌ موجودات‌نظام‌ هستى‌، يعنى‌ انبيا و اولياى‌ الهى‌ نيز وجود را بى‌نياز از خوردن‌ و آشاميدن‌ ندانند و با بهره‌گيرى‌ از شيوه‌هاى‌ صحيح‌و در عين‌ حال‌ ضرورى‌، لوازم‌ استمرار حيات‌ و حركت‌ جسم‌ خويش‌ را فراهم‌ كرده‌ و آن‌ را در خدمت‌ روح‌ بلندشان‌قرار دهند.


با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گفته‌ شد، در اين‌ نوشتار به‌ بررسى‌ روايات‌ حاكى‌ از سيره‌ نبوى‌ در اين‌ باره‌ مى‌پردازيم‌. مجموع‌اطلاعات‌ موجود در اين‌ زمينه‌، در حقيقت‌ پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌هاست‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چرا، چه‌ نوع‌،چند نوع‌، به‌ چه‌ ميزان‌، چه‌ هنگام‌، تنها يا با ديگران‌، و چگونه‌ مى‌خورد و مى‌آشاميد.


1. چـرا؟


سخن‌ از چرايى‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، منطقاً بايد پيش‌ از ديگر مسائل‌ مربوط‌ به‌ سيره‌آن‌ حضرت‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مورد توجه‌ قرار گيرد. اين‌كه‌ چرا انسان‌ به‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ رو آورده‌، پرسشى‌است‌ كه‌ پاسخ‌ آن‌ ابتدا بديهى‌ مى‌نمايد، زيرا به‌ محض‌ طرح‌ چنين‌ پرسشى‌، اين‌ پاسخ‌ به‌ ذهن‌ مى‌رسد كه‌ خوردن‌ وآشاميدن‌ لازمه‌ طبيعى‌ زندگى‌ بشر و زنده‌ ماندن‌ اوست‌. اين‌ سخن‌ در عين‌ درستى‌، تمام‌ پاسخ‌ نيست‌، زيرا فلسفه‌خوردن‌ و آشاميدن‌ در نگاه‌ اولياى‌ دين‌، صِرف‌ تأمين‌ نيازهاى‌ جسمانى‌ نيست‌، بلكه‌ مسئله‌اى‌ مهم‌تر و برتر مطرح‌است‌. طبق‌ اين‌ ديدگاه‌، جسم‌، نقش‌ آلى‌ و ابزارى‌ براى‌ حقيقت‌ انسان‌، يعنى‌ روح‌ او دارد، از اين‌ رو براى‌ اين‌كه‌ روح‌بتواند مسير كمال‌يابى‌ خود را طى‌ كند بايد نيازهاى‌ جسم‌ به‌ عنوان‌ مركب‌ و ابزار روح‌، تأمين‌ شود. بر اساس‌ ديدگاه‌اول‌، انسان‌ و حيوان‌ مشترك‌ و هم‌سان‌ مى‌شوند، اما در اين‌ نگاه‌، انسان‌ در تأمين‌ نيازهاى‌ جسم‌ در پى‌ تأمين‌ هدفى‌ بس‌والاست‌. در برخى‌ روايات‌ به‌ نقش‌ ابزارى‌ خوردن‌ در راستاى‌ عبادت‌ و انجام‌ فرائض‌ و تكاليف‌ اشاره‌ شده‌ است‌. درروايتى‌، از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ خداوند عرضه‌ داشت‌:


در نان‌ به‌ ما بركت‌ عطا كن‌، و بين‌ ما و نان‌ جدايى‌ ميفكن‌، چرا كه‌ اگر نان‌ نباشد قادر به‌ اداى‌ نماز و گرفتن‌ روزه‌ و انجام‌ فرايض‌پروردگارمان‌ نخواهيم‌ بود.2


و در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بنيان‌ جسم‌ بر نان‌ نهاده‌ شده‌ است‌.3


بنا بر روايتى‌ ديگر، هنگامى‌ كه‌ مردى‌ از ابوذر درباره‌ برترين‌ اعمال‌ پس‌ از ايمان‌ پرسش‌ كرد وى‌ پاسخ‌ داد: «نماز وخوردن‌ نان‌!» و هنگامى‌ كه‌ آن‌ مرد با شگفتى‌ به‌ ابوذر نگريست‌، وى‌ ادامه‌ داد: «اگر نان‌ نباشد خداوند عبادت‌ نمى‌شود».و مراد ابوذر اين‌ بود كه‌ انسان‌ براى‌ كسب‌ توانايى‌ انجام‌ عبادت‌ بايد از نان‌ بهره‌ ببرد.4


با توجه‌ به‌ اين‌ گونه‌ روايات‌، هدف‌ انسان‌ مؤمن‌ از خوردن‌ غذا، آماده‌سازى‌ جسم‌ براى‌ انجام‌ تكاليف‌ عبادى‌ وفرايض‌ دينى‌ است‌، و ـ چنان‌ كه‌ گذشت‌ ـ اين‌ نوع‌ نگاه‌ به‌ خوردن‌، به‌ مراتب‌ والاتر از نگاه‌ طبيعى‌ به‌ آن‌ است‌.


2. چه‌ نوع‌؟


پرسش‌ ديگر درباره‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در خوردن‌ و آشاميدن‌، مربوط‌ به‌ نوع‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ است‌. بنابرروايات‌ سيره‌ مى‌توان‌ ويژگى‌هايى‌ را در مورد غذاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ استنباط‌ كرد كه‌ عبارت‌اند از:


حلال‌ بودن‌


از مهم‌ترين‌ اين‌ ويژگى‌ها حلال‌ بودن‌ غذاست‌. طبيعى‌ است‌ پيامبر اكرم‌…‌ با توجه‌ به‌ جايگاه‌هدايتى‌اش‌ در ميان‌ انسان‌ها، بارزترين‌ مصداق‌ براى‌ رعايت‌ اين‌ اصل‌ است‌. در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ آن‌حضرت‌ آن‌چه‌ را خداوند برايش‌ حلال‌ كرده‌ بود به‌ همراه‌ خانواده‌ و خدمتكار تناول‌ مى‌كرد.5


تنوع‌


ويژگى‌ ديگر در غذاهاى‌ پيامبر اكرم‌…‌ آن‌ بود كه‌ اصرار بر نوع‌ خاص‌ و برجسته‌اى‌ از غذاها نداشت‌ وغذايى‌، هم‌چون‌ غذاى‌ متعارف‌ همه‌ مردم‌ را مصرف‌ مى‌كرد، و در اين‌ ميان‌، به‌ ساده‌ترين‌ نوع‌ آن‌ قناعت‌ مى‌كرد و بر آن‌شاكر بود. بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گونه‌هاى‌ مختلف‌ از غذاها را مصرف‌ مى‌كرد.6معناى‌ اين‌ سخن‌مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حضرت‌ اصرار بر نوع‌ خاصى‌ از غذاها نداشت‌ و در اين‌ زمينه‌، تكلف‌ نمى‌ورزيد و در صورت‌دست‌رسى‌ به‌ غذاهاى‌ نافع‌، براى‌ تأمين‌ نياز جسم‌ از آن‌ها بهره‌ مى‌برد.


سادگى‌


در بيشتر موارد، آن‌ حضرت‌ نان‌ جو، با آرد سبوس‌دار، و در حدّ عدم‌ سيرى‌ مصرف‌ مى‌كرد. در برخى‌ روايات‌، از نان‌جو به‌ عنوان‌ غذاى‌ انبيا ياد شده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ در روايتى‌، به‌ نقل‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ چنين‌ مى‌خوانيم‌:


هيچ‌ پيامبرى‌ نبوده‌ جز آن‌ كه‌ مردم‌ را به‌ خوردن‌ [نان‌] جو فرا خوانده‌ و براى‌ آن‌، بركت‌ طلبيده‌ است‌. و [اين‌ غذا] در هيچ‌شكمى‌ داخل‌ نشده‌ جز آن‌ كه‌ بيمارى‌ را از ميان‌ برداشته‌ است‌. و اين‌، غذاى‌ پيامبران‌ است‌ و طعام‌ نيكان‌. و خداوند ابا كرده‌ ازاين‌كه‌ غذاى‌ انبيا را چيزى‌ غير از جو قرار دهد.7


از ديگر روايات‌ مربوط‌ به‌ سادگى‌ غذاى‌ پيامبر…‌، روايت‌ قتاده‌ است‌. وى‌ گويد: ما گاه‌ نزد انس‌ بن‌مالك‌ مى‌رفتيم‌ و مى‌ديديم‌ كه‌ خدمتكار او مشغول‌ پختن‌ نان‌ بود. روزى‌ انس‌ در همين‌ حال‌، رو به‌ ما كرده‌، گفت‌: [از اين‌نان‌ها] بخوريد، اما نسبت‌ به‌ پيامبر، من‌ سراغ‌ ندارم‌ كه‌ حضرت‌ نان‌ با آرد الك‌ كرده‌ و بدون‌ سبوس‌، و گوشت‌ گوسفندكباب‌ شده‌ مصرف‌ كرده‌ باشد.8


خورش‌ِ غذاى‌ پيامبر…‌ نيز معمولاً بسيار ساده‌ بود. بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، روزى‌پيامبر اكرم‌…‌ به‌ حجره‌ ام‌سلمه‌ وارد شد. ام‌سلمه‌ قطعه‌ نانى‌ نزد حضرت‌ آورد. پيامبر فرمودند: آياخورش‌ نيز دارى‌؟ گفت‌: خير يا رسول‌ الله، جز سركه‌ ندارم‌. فرمود: سركه‌ خوب‌ خورشى‌ است‌، و خانه‌اى‌ كه‌ سركه‌ درآن‌ هست‌ بى‌چيز نيست‌.9


مضرّ نبودن‌


ويژگى‌ مهم‌ ديگر در غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، مضرّ نبودن‌ است‌. از نظر آن‌ حضرت‌،گذشته‌ از مفيد و نافع‌ بودن‌، يك‌ غذا ـ كه‌ در ادامه‌، به‌ آن‌ خواهيم‌ پرداخت‌ ـ مى‌بايست‌ فاقد آثار منفى‌ بر بدن‌ باشد. به‌عنوان‌ مثال‌، بنا به‌ نقل‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، و آن‌ حضرت‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، هنگامى‌ كه‌ براى‌ پيامبراكرم‌…‌ غذاى‌ داغى‌ آوردند، فرمود:


آن‌ را بگذاريد تا سرد شود، خداوند آتش‌ را غذاى‌ ما قرار نداده‌ و بركت‌ در غذاى‌ غير داغ‌ است‌.10


بنا بر بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ از خوردن‌ برخى‌ غذاها يا گياهان‌ كه‌ بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند نيز اجتناب‌ مى‌كرد.البته‌ اين‌ پرهيز، ناشى‌ از آثار خانوادگى‌ يا اجتماعى‌ بقاى‌ بوى‌ اين‌ غذاها در دهان‌ بود و نه‌ به‌ سبب‌ ضرر آن‌ براى‌ بدن‌.بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ سير، پياز، تره‌ و عسلى‌ كه‌ مغافير11 در آن‌ بود تناول‌نمى‌كرد، زيرا بوى‌ آن‌ها در دهان‌ مى‌ماند.12


سودمندى‌


ويژگى‌ ديگر غذاهاى‌ مورد استفاده‌ پيامبر اكرم‌…‌، ميزان‌ نافع‌ بودن‌ غذا براى‌ بدن‌ بود. بنا بر روايتى‌ كه‌پيش‌ از اين‌ گذشت‌، حضرت‌ سادگى‌ را در مجموع‌ زندگى‌ و از جمله‌ تغذيه‌، رعايت‌ مى‌كرد، اما اين‌، منافات‌ با توجه‌ به‌سودمندى‌ غذاها ندارد و در مواردى‌ كه‌ گشايش‌ اقتصادى‌ براى‌ مسلمانان‌ و خود حضرت‌ پديد مى‌آمد با تنوع‌بخشى‌به‌ غذاى‌ خود و خانواده‌، از غذاهاى‌ سودمند بهره‌ مى‌برد. در برخى‌ روايات‌، ضمن‌ اشاره‌ به‌ اين‌ موارد، از زبان‌پيامبر…‌ و ديگر معصومان(عليهم السلام) فوايدى‌ براى‌ برخى‌ غذاها بيان‌ شده‌ است‌. مجموع‌ اين‌روايات‌، حكايت‌ از آن‌ دارند كه‌ پيامبر اكرم‌ …‌ به‌ علت‌ اتصال‌ به‌ منبع‌ علم‌ الهى‌ و آگاهى‌ از خواص‌غذاها، نافع‌ترين‌ آن‌ها را براى‌ بدن‌ ـ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ آن‌ها ـ بر مى‌گزيده‌، ضمن‌ آن‌كه‌ در ميزان‌ مصرف‌ نيزاصول‌ سلامت‌ را رعايت‌ مى‌كرد.


در روايتى‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ از امام‌ رضا(عليه السلام)‌ نقل‌ كرديم‌، به‌ خاصيت‌ درمانى‌ نان‌ جو اشاره‌ شد.13 به‌ جزآن‌، در برخى‌ روايات‌، امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ شير، سركه‌، روغن‌ و سويق‌ (نوعى‌ حليم‌ از گندم‌ يا جو، و شكر و خرما) راغذاى‌ پيامبران‌، و گوشت‌ و شير را، شورباى‌ (آبگوشت‌) آنان‌ معرفى‌ كرده‌ است‌.14


هم‌چنين‌ گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ محبوب‌ترين‌ غذاها نزد پيامبر اكرم‌…‌ گوشت‌ بود و مى‌فرمود:«گوشت‌ موجب‌ افزونى‌ قوه‌ شنوايى‌ و بينايى‌ مى‌شود». و در كلامى‌ ديگر فرمود:


گوشت‌، سرآمد غذاها در دنيا و آخرت‌ است‌ و اگر از خدايم‌ مى‌خواستم‌ كه‌ هر روز مرا با آن‌ اطعام‌ كند چنين‌مى‌كرد.15


آن‌ حضرت‌ گوشت‌ را گاه‌ به‌ صورت‌ پخته‌ [با آب‌] و گاه‌ به‌ صورت‌ كباب‌، همراه‌ نان‌ مصرف‌ مى‌كرد.16


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌ …‌ تگرگ‌ را جمع‌ كرده‌ و تناول‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ موجب‌نابودى‌ عوامل‌ فساد دندان‌ها مى‌شود.17


نيز از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ در صورت‌ دست‌رسى‌ به‌ شيرينى‌جات‌با آن‌ افطار مى‌كرد، و اگر بدان‌ دست‌رسى‌ نداشت‌ با آب‌ گرم‌ افطار مى‌كرد و مى‌فرمود:


اين‌ باعث‌ پاكسازى‌ كبد و معده‌، و موجب‌ خوشبو شدن‌ بوى‌ دهان‌، و سبب‌ تقويت‌ دندان‌ها و چشم‌، و عامل‌ تيزى‌ بينايى‌مى‌شود؛ و گناهان‌ را مى‌شويد و عروق‌ تحريك‌ شده‌ را ساكن‌، و تلخى‌ غالب‌ را از بين‌ مى‌برد و بلغم‌ را قطع‌ مى‌كند و حرارت‌ را ازمعده‌ فرو نشانده‌ و سردرد را زايل‌ مى‌كند.18


گفتنى‌ است‌، تأثير افطار با آب‌ ولرم‌ در شسته‌ شدن‌ گناهان‌ مى‌تواند به‌ لحاظ‌ فضيلتى‌ باشد كه‌ شخص‌ روزه‌دار در اثرگرسنگى‌ و سپس‌ افطار با نوشيدنى‌ ساده‌اى‌ چون‌ آب‌ به‌ دست‌ مى‌آورد.


پيامبر اكرم‌…‌ عسل‌ را بسيار دوست‌ داشت‌ و خوردن‌ آن‌ را همراه‌ با قرائت‌ آياتى‌ از قرآن‌ و جويدن‌كُندر موجب‌ زوال‌ بلغم‌ مى‌دانست‌.19


پيامبر اكرم‌…‌ مطلوبيت‌ بعضى‌ غذاها را گاه‌ با تعبير «طيّب‌» تأييد مى‌كرد. به‌ عنوان‌ مثال‌، هنگامى‌كه‌ يكى‌ از اصحاب‌ حضرت‌ فالوده‌اى‌ به‌ ايشان‌ هديه‌ كرد و حضرت‌ قدرى‌ تناول‌ كردند، پرسيدند: «اى‌ ابا عبدالله، اين‌را از چه‌ چيزى‌ فراهم‌ كرده‌اى‌؟» عرض‌ كرد: پدر و مادرم‌ فدايت‌، روغن‌ و عسل‌ را در ظرفى‌ سنگى‌ ريخته‌، با آتش‌ تفت‌مى‌دهيم‌ و سپس‌ مغز گندم‌ را آسياب‌ كرده‌ و با آن‌ مخلوط‌ مى‌كنيم‌ تا به‌ خوبى‌ با هم‌ عجين‌ شوند و چنين‌ چيزى‌ فراهم‌آيد. حضرت‌ فرمود: «اين‌ غذايى‌ نيكو و گواراست‌».20


3. چند نوع‌؟


روح‌ ساده‌زيستى‌ در پيامبر اكرم‌…‌ مانع‌ از آن‌ بود كه‌ بر سر سفره‌ غذاى‌ آن‌ حضرت‌ بيش‌ از يك‌ نوع‌غذا يافت‌ شود. علت‌ اين‌ امر در روايت‌ صحيحة‌ كلينى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ بيان‌ شده‌ است‌. بنا بر اين‌ نقل‌، پيامبراكرم‌…‌ در شام‌گاه‌ پنجشنبه‌اى‌ كه‌ در مسجد قبا حضور داشت‌، براى‌ افطار، نوشيدنى‌ طلب‌ كرد و اوس‌بن‌ خولى‌ انصارى‌ كاسة‌ بزرگى‌ حاوى‌ شير مخلوط‌ با عسل‌ آورد. حضرت‌ چون‌ آن‌ را به‌ لب‌هاى‌ مبارك‌ رسانيد ناگاه‌ آن‌را كنار نهاد و فرمود:


اين‌، دو نوع‌ نوشيدنى‌ است‌ كه‌ به‌ يكى‌ از آن‌ها نيز مى‌توان‌ بسنده‌ كرد. من‌ آن‌ دو را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌،لكن‌ من‌ براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند چنين‌ مى‌كنم‌، و هر كس‌ براى‌ خدا تواضع‌ كند خداوند او را بلند مرتبه‌ سازد، و هر كس‌تكبّر ورزد خداوند او را فرود آورد. و هر آن‌ كس‌ كه‌ در معيشت‌، راه‌ ميانه‌ برگزيند خداوند روزى‌اش‌ دهد، و هر آن‌ كه‌ اهل‌ تبذيرباشد خداوند او را محروم‌ سازد، و هر آن‌ كه‌ فراوان‌ ياد مرگ‌ كند خداوند دوستش‌ دارد.21


اين‌ روايت‌ چندين‌ پيام‌ دارد:


. قناعت‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر يك‌ نوع‌ از نوشيدنى‌ و غذا؛


. اين‌ قناعت‌، بُعد استحباب‌ و ترجيح‌ داشته‌ و ترك‌ آن‌ حرام‌ نيست‌؛ و اين‌ در حقيقت‌، ناشى‌ از شريعت‌ سهله‌اى‌است‌ كه‌ پيامبر…‌ خود را مروّج‌ و آورنده‌ آن‌ معرفى‌ كرد.22 و از اين‌ رو فرمود: من‌ اين‌ دونوشيدنى‌ را با هم‌ نمى‌نوشم‌، اما تحريم‌ نيز نمى‌كنم‌؛


. زهد مثبت‌ در سيره‌ معصومان(عليهم السلام) و اولياى‌ صالح‌ خداوند عبارت‌ از همين‌ است‌ كه‌ با وجود دست‌رسى‌ به‌مواهب‌ دنيوى‌ جز در حد ضرورت‌، از آن‌ها چشم‌پوشى‌ مى‌كردند؛


. پيامبر اكرم‌…‌ سرّ اين‌ اقدام‌ خويش‌ را تواضع‌ در برابر خدا معرفى‌ مى‌كند، و اين‌، جلوه‌اى‌ ديگر ازصفت‌ تواضع‌ است‌ كه‌ عبارت‌ از تواضع‌ در برابر خداست‌. افراد متكبّر و دنيازده‌ با گردن‌ كشى‌ و روحية‌ طلب‌ كارانه‌ دربرابر خداوند ظاهر شده‌ و نعمت‌هاى‌ الهى‌ را بى‌توجه‌ به‌ مُنْعِم‌ مصرف‌ مى‌كنند، در حالى‌ كه‌ بندگان‌ حقيقى‌ خداوند بااظهار كوچكى‌ و تواضع‌ در برابر خداوند، خود را مستحق‌ كوچك‌ترين‌ نعمت‌ها نيز نديده‌ و نسبت‌ به‌ توان‌ برشكرگزارى‌ براى‌ كمترين‌ نعمت‌ نيز اظهار عجز مى‌كنند و درصدد افزون‌ خواهي‌ِ همراه‌ با ناسپاسى‌ نيستند؛


. توصيه‌ كلى‌ پيامبر اكرم‌…‌ در اين‌ حديث‌، به‌ اعتدال‌ و ميانه‌روى‌ در زندگى‌، و ترك‌ تبذير است‌؛


. و نهايتاً در راستاى‌ اصول‌ و سيره‌ و شيوه‌ تربيتى‌ پيامبر اكرم‌…‌، مسئله‌ ياد مرگ‌ مطرح‌ مى‌شود كه‌بهترين‌ وسيله‌ حفظ‌ انسان‌ها از كژى‌ است‌.


4. به‌ چـه‌ ميزان‌؟


اولياى‌ دين‌ و نيز حكيمان‌، همواره‌ به‌ كم‌خورى‌ و پرهيز از پرخورى‌ سفارش‌ اكيد داشته‌اند. اين‌ مسئله‌ امروزه‌ نيز موردتأكيد پژوهشگران‌ علوم‌ پزشكى‌ است‌ و به‌ عنوان‌ راز سلامت‌ و پيش‌گيرى‌ از بيمارى‌ها مطرح‌ است‌. در روايت‌ كلينى‌ ازامام‌ باقر(عليه السلام)‌ آمده‌ است‌:


چيزى‌ نزد خداوند، مبغوض‌تر و ناپسندتر از شكم‌ پر نيست‌.23


در روايتى‌ ديگر از آن‌ حضرت‌ آمده‌ است‌:


آن‌ گاه‌ كه‌ شكم‌ پر شود، ره‌ طغيان‌ در پيش‌ گيرد.24


و به‌ گفته‌ برخى‌ حكما:


زياد نخوريد تا زياد بنوشيد تا زياد بخوابيد تا زياد حسرت‌ بخوريد.25


در روايات‌ نبوى‌…‌ نيز بر اين‌ امر تأكيد شده‌ است‌. آن‌ حضرت‌، پرخورى‌ را موجب‌ فساد بدن‌، بروزبيمارى‌، كسالت‌ در عبادت‌، قساوت‌ و مردن‌ قلب‌، دورى‌ از خدا، مبغوض‌ خداوند واقع‌ شدن‌، ضرر زدن‌ به‌ دين‌ فرد واز ويژگى‌هاى‌ افراد كافر و منافق‌ معرفى‌ فرموده‌ است‌.26 در بعضى‌ روايات‌، آن‌ حضرت‌ ميزان‌ مناسب‌ براى‌خوردن‌ را چنين‌ تعيين‌ كرده‌ است‌:


فرزند آدم‌! هيچ‌ ظرفى‌ بدتر از شكم‌ را پر نكرده‌، براى‌ او تنها چند لقمه‌ كه‌ سبب‌ قوام‌ وجودش‌ شود كافى‌ است‌. و اگر ناچار ازغذا خوردن‌ شد، پس‌ ثلث‌ [معده‌] براى‌ غذايش‌، و ثلث‌ آن‌ براى‌ نوشيدنى‌اش‌، و ثلث‌ ديگر را براى‌ نفس‌ بگذارد.27


در اين‌ زمينه‌، از بعضى‌ همسران‌ پيامبر اكرم‌…‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌: «هيچ‌گاه‌ شكم‌ پيامبرصلى‌ الله عليه‌ و آله‌و سلم‌ از غذا پر نشد».28


5. چه‌ هنگام‌؟


پرسش‌ ديگر دربارة‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در تغذيه‌، اين‌ است‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ در چه‌ اوقاتى‌ غذا صرف‌مى‌كرده‌ است‌؟ از برخى‌ روايات‌ مى‌توان‌ اصلى‌ كلى‌ در اين‌ باره‌ استنباط‌ كرد و آن‌ اين‌كه‌ آن‌ حضرت‌ جز به‌ وقت‌گرسنگى‌ و احساس‌ نياز بدن‌، اقدام‌ به‌ صرف‌ غذا نمى‌كرده‌ است‌.29 در روايتى‌ از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ است‌كه‌ فرمود:


بخور در حالى‌ كه‌ اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌، و دست‌ بكش‌ در حالى‌ كه‌ هنوز اشتها به‌ خوردن‌ دارى‌.30


و بنا به‌ نقل‌ انس‌ بن‌ مالك‌:


هيچ‌ گاه‌ در روز يا شب‌، آن‌ حضرت‌ گوشت‌ يا نان‌ مصرف‌ نكرد مگر هنگامى‌ كه‌ بدن‌ نياز به‌ آن‌ داشت‌.31


بر اين‌ اساس‌، نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ شخصاً با مردم‌ مواسات‌ و همراهى‌ مى‌كرد، به‌ گونه‌اى‌كه‌ ازار (لنگ‌) خود را با پوست‌ وصله‌ مى‌كرد و هيچ‌ گاه‌، هم‌ صبحانه‌ (يانهار) و هم‌ شام‌ نخورد تا اين‌كه‌ از دنيا رحلت‌فرمود.32


بنا بر بعضى‌ روايات‌، معصومان(عليهم السلام) دو وعده‌ غذايى‌ را در طول‌ شبانه‌ روز سفارش‌ مى‌كردند و از صرف‌ غذابين‌ آن‌ دو وعده‌، نهى‌ مى‌كردند.33 و از برخى‌ روايات‌، بر مى‌آيد كه‌ معصومان(عليهم السلام) تأكيد بر آن‌ داشتند كه‌افراد، شب‌ هنگام‌ چيزى‌ خورده‌ و بخوابند، ولو بسيار اندك‌ باشد. امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ زمينه‌ فرموده‌ است‌:


خوردن‌ شام‌ را ترك‌ نكن‌، حتى‌ اگر سه‌ لقمه‌ به‌ همراه‌ نمك‌ باشد. و كسى‌ كه‌ شام‌ خوردن‌ را [به‌ كلى‌] ترك‌ گويد رگى‌ در بدنش‌مى‌ميرد كه‌ هرگز احيا نخواهد شد.34


پيامبر اكرم‌…‌ نيز مى‌فرمود:


شام‌ بخوريد هر چند يك‌ مشت‌ خرماى‌ غيرمرغوب‌ باشد، چرا كه‌ ترك‌ شام‌ خوردن‌ موجب‌ پيرى‌ است‌.35


6. تنها يا با ديگران‌؟


بخش‌ ديگرى‌ از روايات‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در باب‌ خوردن‌ و آشاميدن‌، از آن‌ حكايت‌ دارد كه‌ پيامبراكرم‌…‌ در حدّ امكان‌، به‌ تنهايى‌ غذا نمى‌خورد و مى‌فرمود: آيا شما را از بدترينتان‌ خبر دهم‌؟ كسى‌ كه‌به‌ تنهايى‌ بخورد و برده‌اش‌ را بزند و ميهمانش‌ را ردّ كند.36 آن‌ حضرت‌، غذا خوردن‌ جمعى‌، حلال‌ بودن‌ غذا،و گفتن‌ بسم‌ الله در ابتدا و حمد خدا در پايان‌ را از اسباب‌ كمال‌ در غذا خوردن‌ معرفى‌ مى‌فرمود.37 و نيزمى‌فرمود:


بهترين‌ غذاها نزد خداوند آن‌ است‌ كه‌ دستان‌ زيادى‌ آن‌ را بخورند.38


و بنا به‌ نقل‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:


جماعت‌، موجب‌ بركت‌ است‌ و غذاى‌ يك‌ نفر، دو نفر را، و غذاى‌ دو نفر، چهار نفر را كفايت‌ مى‌كند.39


گفتنى‌ است‌ كه‌ هر چند زيادتر شدن‌ افراد ممكن‌ است‌ سهم‌ هر فرد از غذا را كاهش‌ دهد، اما مراد پيامبر اكرم‌صلى‌ الله عليه‌و آله‌ و سلم‌ مى‌تواند آن‌ باشد كه‌ حتى‌ با وجود عدم‌ سيرى‌، نياز بدن‌ همراه‌ با كم‌ خورى‌ كه‌ مطلوب‌ است‌، تأمين‌ مى‌شودو اين‌ مى‌تواند در نتيجه‌ ايثار افراد در اختصاص‌ سهم‌ خود به‌ ديگران‌ باشد.40 امروزه‌ نيز ثابت‌ شده‌ است‌ كه‌صرف‌ غذا باديگران‌، همراه‌ با نشاط‌ و گوارايى‌ مى‌شود و اين‌ امر، در جذب‌ نيكوى‌ غذا و تعادل‌ گوارش‌ نقش‌ مهمى‌دارد.


بنا به‌ نقل‌ طبرسى‌، پيامبر اكرم‌…‌ آن‌چه‌ را خوردنش‌ بر وى‌ حلال‌ بود، همراه‌ اهل‌ و خادم‌ يا همراه‌كسانى‌ كه‌ حضرت‌ را دعوت‌ به‌ غذا خوردن‌ مى‌كردند، روى‌ زمين‌ يا آن‌چه‌ دعوت‌ كنندگان‌ بر آن‌ غذا مى‌خوردند، و ازآن‌چه‌ آنان‌ مى‌خوردند تناول‌ مى‌فرمود، مگر آن‌ كه‌ ميهمانى‌ بر حضرت‌ وارد مى‌شد كه‌ در اين‌ صورت‌، به‌ همراه‌ ميهمان‌غذا مى‌خورد.41 بنابه‌ نقل‌ ديگر طبرسى‌، هنگامى‌ كه‌ كسى‌ به‌ پيامبراكرم‌…‌ عرض‌ كرد: ماغذا مى‌خوريم‌، اما سير نمى‌شويم‌! حضرت‌ فرمود:


شايد به‌ صورت‌ متفرق‌ غذا مى‌خوريد؛ در حال‌ غذا با هم‌ جمع‌ شويد و نام‌ خداى‌ بر زبان‌ آريد تا موجب‌ بركت‌ براى‌ شماشود.42


آن‌ حضرت‌، گاه‌ غذا را در ميان‌ مساكين‌ و نيازمندان‌ و همراه‌ آنان‌ ميل‌ مى‌كرد و از بركت‌ حضور حضرت‌، آنان‌ نيز سيرمى‌شدند، بنا به‌ نقل‌ حميرى‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌، شبى‌ پيامبر اكرم‌…‌ همراه‌ مساكينى‌ كه‌ در مسجدمى‌خوابيدند در كنار منبر، روزه‌ خود را افطار كرد و از غذايى‌ كه‌ در ديگى‌ سنگى‌ نهاده‌ شده‌ بود ميل‌ فرمود، و به‌ بركت‌حضور حضرت‌، سى‌ نفر از آنان‌ از آن‌ غذا خورده‌ و سير شدند، سپس‌ آن‌ ظرف‌ نزد همسران‌ حضرت‌ باز گردانده‌ شد وهمه‌ آنان‌ نيز سير شدند.43 اين‌گونه‌ روايات‌ هرچند از يكى‌ از معجزات‌ آن‌ حضرت‌ حكايت‌ دارد، اما پيش‌ ازآن‌ ـ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ گذشت‌ ـ حاكى‌ از اهتمام‌ حضرت‌ بر ايثار و نيز توجه‌ به‌ غذا خوردن‌ در جمع‌ مى‌باشد.


7. چـگونه‌؟


درباره‌ اين‌كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ چگونه‌ غذا مى‌خورد و چه‌ آدابى‌ را رعايت‌ مى‌كرد روايات‌ زيادى‌ دردست‌ است‌ و طبيعى‌ است‌ كه‌ سيره‌ نبوى‌…‌ در اين‌ زمينه‌ نزد مسلمانان‌ جذابيت‌ بسيارى‌ دارد، چراكه‌ آنان‌ مايلند در آداب‌ و شيوه‌ عمل‌، به‌ آن‌ حضرت‌ تأسّى‌ كنند.


ويژگى‌ها و آدابى‌ كه‌ براى‌ غذا خوردن‌ يا نوشيدن‌ حضرت‌ نقل‌ شده‌ بدين‌ قرار است‌:


7 ـ 1. شروع‌ با نام‌ خدا و دعا؛ و ختم‌ با حمد خدا


پيامبر اكرم‌ …‌ هم‌چون‌ ديگر كارها، خوردن‌ و آشاميدن‌ را نيز با جارى‌ كردن‌ نام‌ خدا بر زبان‌ آغازمى‌كردند.44 پيش‌ از اين‌، از آن‌ حضرت‌ نقل‌ شد كه‌ مى‌فرمودند: هنگامى‌ كه‌ غذا چهار ويژگى‌ بيابد كامل‌ شود:حلال‌ باشد، و دستانى‌ كه‌ از آن‌ مى‌خورند زياد باشند، و با بسم‌ الله آغاز شود، و با حمد ختم‌ شود.45


هنگامى‌ كه‌ مقابل‌ حضرت‌ غذا نهاده‌ مى‌شد مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا آن‌ را نعمتى‌ مورد سپاس‌ قرار ده‌ كه‌ به‌ واسطه‌اش‌ نعمت‌ بهشت‌ را دريابيم‌.


و يا مى‌فرمود:


بسم‌ الله، خدايا در آن‌چه‌ به‌ ما روزى‌ كرده‌اى‌ بركت‌ عطا كن‌ وآن‌ را استمرار بخش‌.46


نكتة‌ قابل‌ توجه‌ در اين‌ روايت‌ اين‌ است‌ كه‌ برخلاف‌ عادت‌ رايج‌، پيامبر اكرم‌…‌ پيش‌ از شروع‌ غذادست‌ به‌ دعا بر مى‌داشته‌ است‌ كه‌ قابل‌ حمل‌ بر پيش‌دستى‌ در شكر پيش‌ از تنعم‌ و در آستانه‌ آن‌ است‌.


آن‌ حضرت‌ به‌ وقت‌ نوشيدن‌ نيز نام‌ خدا و دعا را در ابتدا، و حمد خدا را در پايان‌ بر زبان‌ جارى‌ مى‌ساخت‌، و چون‌آب‌ را در سه‌ نفس‌ مى‌نوشيد، لذا سه‌ بسم‌ الله و سه‌ حمد اشت‌47 و هنگام‌ شروع‌ به‌ نوشيدن‌، چنين‌ دعامى‌كرد:


حمد خدايى‌ را كه‌ نازل‌ كننده‌ آب‌ از آسمان‌، و تبديل‌ كننده‌ امور است‌ به‌ هرگونه‌ كه‌ بخواهد. به‌ نام‌ خدا كه‌ بهترين‌نام‌هاست‌.48


در روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌ از اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌ نيز آمده‌ است‌:


بارها ديدم‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، سه‌ بار نفس‌ مى‌كشيد، و با شروع‌ به‌ نوشيدن‌، بسم‌ الله، و درپايان‌ آن‌ حمد خدا مى‌گفت‌.49

 

بنا به‌ نقلى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌ شير مى‌فرمود:


خدايا، براى‌ ما در آن‌ بركت‌ ده‌ و بيشتر از اين‌ روزى‌ كن‌.


و هنگام‌ نوشيدن‌ آب‌ مى‌فرمود:


حمد خدايى‌ را كه‌ با رحمتش‌ ما را از آب‌ گوارا و زلال‌ سيراب‌ كرد و به‌ واسطه‌ گناهانمان‌، آب‌ شور و تلخ‌ بر ماننوشانيد.50


7 ـ 2. نوشيدن‌ در سه‌ جرعه‌


آن‌ سان‌ كه‌ گذشت‌، روش‌ و سيره‌ پيامبر اكرم‌…‌ در نوشيدن‌، چنين‌ بود كه‌ هر وعده‌ نوشيدن‌ را در سه‌جرعه‌ تقسيم‌ مى‌كرد، و در هر جرعه‌ نيز نام‌ و حمد الهى‌ را بر زبان‌ جارى‌ مى‌نمود. در روايات‌ معصومان(عليهم السلام)،تفاوت‌ انسان‌ و حيوانات‌ در نوع‌ نوشيدن‌، چنين‌ معرفى‌ شده‌ است‌ كه‌ انسان‌ هم‌چون‌ بهائم‌ به‌ يك‌ باره‌ آب‌ ننوشد. ازامام‌ باقر و امام‌ صادق‌‡‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمودند: نوشيدن‌ در سه‌ نفس‌ بهتر از يك‌ نفس‌ است‌. و آن‌ دوبزرگوار اكراه‌ داشتند از اين‌كه‌ انسان‌، هم‌چون‌ شترِ بسيار تشنه‌ سر در آب‌ فرو بَرَد و سر بر ندارد تا سيراب‌شود.51 اما از ابن‌عباس‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، دو بار نفس‌مى‌كشيد.52 نيز بنا به‌ نقلى‌ از طبرسى‌، آن‌ حضرت‌ گاه‌ با يك‌ نفس‌ مى‌نوشيد.53 البته‌ اين‌ دو روايت‌ رامى‌توان‌ بر مواردى‌ حمل‌ كرد كه‌ حضرت‌ آب‌ اندكى‌ مى‌نوشيده‌ و نوشيدن‌ با سه‌ نفس‌ لزومى‌ نداشته‌ است‌.


7 ـ 3. پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌


از ديگر آداب‌ نوشيدن‌ كه‌ مورد تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ بود، پرهيز از نوشيدن‌ از داخل‌ ظرف‌ است‌. آن‌حضرت‌ هنگامى‌ كه‌ مردى‌ را ديدند كه‌ دهان‌ در آب‌ كرده‌ و هم‌چون‌ حيوانات‌ از وسط‌ آب‌ مى‌نوشد به‌ وى‌ فرمودند:


آيا مثل‌ بهائم‌ سر در آب‌ كرده‌ و مى‌نوشى‌؟ اگر ظرف‌ ندارى‌ با دستانت‌ بنوش‌ كه‌ از پاكيزه‌ترين‌ ظروف‌ تو به‌ شمارمى‌روند.54


البته‌ روشن‌ است‌ كه‌ توصية‌ حضرت‌ به‌ نوشيدن‌ با دست‌، هنگام‌ پاكيزگى‌ دستان‌ است‌ كه‌ نكتة‌ بهداشتى‌ مهمى‌ است‌.


از ديگر شيوه‌هاى‌ پيامبر…‌ در نوشيدن‌، اين‌ بود كه‌ آب‌ را با حال‌ مكيدن‌ تناول‌ مى‌نمود ومى‌فرمود:


آب‌ را با مكيدن‌ بنوشيد و به‌ يك‌ باره‌ سر نكشيد كه‌ موجب‌ درد كبد مى‌شود.55


امروزه‌ نيز از نظر علمى‌ ثابت‌ شده‌ كه‌ نوشيدن‌ تدريجى‌ آب‌ در رفع‌ تشنگى‌ مؤثرتر است‌.


6-7. عدم‌ تنفس‌ در ظرف‌ آب‌


پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ نوشيدن‌، براى‌ نفس‌ كشيدن‌، ظرف‌ آب‌ را از دهانش‌ دور مى‌كرد.56 واين‌ شيوه‌، به‌ خوبى‌ گوياى‌ رعايت‌ دستورات‌ بهداشتى‌ توسط‌ آن‌ حضرت‌، در شرايطى‌ است‌ كه‌ مردم‌ عرب‌ جاهلى‌ درشرايط‌ نامناسب‌ بهداشتى‌ مى‌زيستند و با اين‌ گونه‌ نكته‌هاى‌ ظريف‌ بهداشتى‌، كاملاً بيگانه‌ بودند.


7 ـ 5. خوردن‌ از غذاى‌ مقابل‌ و نزديك‌ خود


ويژگى‌ ديگر اخلاق‌ نبوى‌ در تغذيه‌، اين‌ بود كه‌ در صورت‌ حضور ديگران‌ بر سر غذا، آن‌ حضرت‌ به‌ غذاى‌ متقابل‌ خودبسنده‌ كرده‌ و دست‌ به‌ سمت‌ غذايى‌ كه‌ در مقابل‌ ديگران‌ بود، دراز نمى‌كرد.57 اين‌، نوعى‌ ادب‌ اجتماعى‌است‌ كه‌ از ظرافت‌ خاصى‌ برخوردار است‌، و گرچه‌ به‌ اخلاق‌ اجتماعى‌ حضرت‌ مربوط‌ است‌، اما به‌ لحاظ‌ ارتباط‌ آن‌ باسيره‌ حضرت‌ در تغذيه‌ در اين‌جا بدان‌ اشارت‌ رفت‌.


7 ـ 6. شروع‌ قبل‌ از ديگران‌ و ختم‌ بعد از ديگران‌


اين‌ ويژگى‌ ـ به‌ خصوص‌ ـ در آن‌جا كه‌ ديگران‌ ميهمان‌ حضرت‌ بودند، بيشتر نمود مى‌يافت‌.58 روشن‌ است‌ كه‌اين‌ اقدام‌ حضرت‌ نه‌ براى‌ پرخورى‌، بلكه‌ براى‌ رفع‌ حجب‌ و حيا در ميهمان‌، و آسودگى‌ وى‌ در خوردن‌ بود. اين‌ صفت‌نيز از ظرافت‌ خاص‌ اخلاقى‌ برخوردار است‌ و همواره‌ مى‌تواند مورد توجه‌ پيروان‌ آن‌ حضرت‌ باشد.


7 ـ 7. رعايت‌ ادب‌ در خوردن‌


به‌ عنوان‌ نمونه‌، در برخى‌ روايات‌، درباره‌ چگونگى‌ گوشت‌ خوردن‌ پيامبر…‌ آمده‌ است‌ كه‌ حضرت‌سر را به‌ سوى‌ غذا خم‌ نمى‌كرد، بلكه‌ گوشت‌ را به‌ دهان‌ نزديك‌ كرده‌ و با دندان‌ آن‌ را جدا مى‌كرد.59 اين‌مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ حضرت‌، هم‌چون‌ برخى‌ افراد، حرص‌ بر خوردن‌ از خود نشان‌ نمى‌داد و تأنّى‌ و ادب‌ را درخوردن‌ رعايت‌ مى‌كرد.


7 ـ 8. خوردن‌ و آشاميدن‌ با دست‌ راست‌


در فرهنگ‌ دينى‌ ما دست‌ راست‌ به‌ عنوان‌ نماد و سمبل‌ يُمن‌ و بركت‌ مطرح‌ است‌. در قرآن‌ كريم‌ «اصحاب‌ الميمنه‌» يا«اصحاب‌ اليمين‌» به‌ فلاح‌ و رستگارى‌ معرفى‌ شده‌اند، و نيز آمده‌ است‌ كه‌ نامة‌ اعمال‌ نيكان‌ نيز به‌ دست‌ راست‌ ايشان‌داده‌ مى‌شود.60 پيامبر اكرم‌…‌ نيز كارها، از جمله‌ خوردن‌ و آشاميدن‌ را با دست‌ راست‌ انجام‌مى‌داد. طبرسى‌ ضمن‌ برشمارى‌ مكارم‌ اخلاق‌ حضرت‌ چنين‌ گفته‌ است‌:


... و دست‌ راست‌ حضرت‌ براى‌ خوردن‌ و نوشيدن‌ و گرفتن‌ و دادن‌ بود و جز به‌ دست‌ راست‌ نمى‌گرفت‌ و جز به‌ دست‌ راست‌ عطانمى‌كرد، و دست‌ چپ‌ حضرت‌ براى‌ كارهاى‌ ديگر بود. و آن‌ حضرت‌ تيمّن‌ (عمل‌ با دست‌ راست‌) را در تمام‌ كارهايش‌ دوست‌داشت‌؛ در لباس‌ پوشيدن‌، در كفش‌ پوشيدن‌، در حركت‌ كردن‌ و... .61


هم‌چنين‌ بنا بر روايت‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ از پدران‌ گرامى‌اش‌، پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ بادست‌ چپ‌ نهى‌ كردند.62 روايات‌ ديگرى‌ نيز وجود دارد كه‌ حاكى‌ از تأكيد پيامبر اكرم‌…‌ دراين‌ زمينه‌ است‌.63


7 ـ 9. تواضع‌ در نشستن‌ براى‌ غذا


رواياتى‌ حاكى‌ از آن‌ است‌ كه‌ پيامبراكرم‌…‌ به‌ وقت‌ خوردن‌، به‌ حال‌ تواضع‌ و هم‌چون‌ برده‌ و بدون‌تكيه‌ و بى‌شباهت‌ به‌ وضع‌ نشستن‌ ملوك‌ و پادشاهان‌ مى‌نشستند. از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ در اين‌ باره‌ چنين‌ نقل‌ شده‌است‌:


پيامبراكرم‌…‌ از آن‌ گاه‌ كه‌ به‌ نبوت‌ مبعوث‌ شد تا وقت‌ مرگ‌، هيچ‌ گاه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و اين‌به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خداوند بود... .64

 

در روايت‌ محمد بن‌ مسلم‌ از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز آن‌ حضرت‌ ضمن‌ تأكيد بر اين‌كه‌ پيامبر…‌ هيچ‌ گاه‌با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، اين‌ گونه‌ حالات‌ را نتيجه‌ تواضع‌ خاص‌ پيامبر…‌ در برابر خداونددانسته‌اند.65


در روايتى‌ ديگر، بشير دهّان‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ پرسيد: آيا رسول‌ الله…‌ با حال‌ تكيه‌ بر چپ‌ ياراست‌ غذا مى‌خورد؟ آن‌ حضرت‌ در پاسخ‌ فرمود:


رسول‌ الله…‌ هيچ‌ گاه‌ چنين‌ نبود كه‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ بر سمت‌ راست‌ يا چپ‌ خويش‌ غذا بخورد، بلكه‌ اوهم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌، و اين‌ به‌ سبب‌ تواضع‌ در برابر خدا بود.66

 

نيز امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ به‌ معلى‌ بن‌ خنيس‌ فرمود:


 

پيامبر…‌ از وقتى‌ كه‌ به‌ پيامبرى‌ مبعوث‌ شد با حال‌ تكيه‌ كردن‌ غذا نخورد، و آن‌ حضرت‌ اكراه‌ داشت‌ كه‌شبيه‌ پادشاهان‌ و ملوك‌ رفتار كند.67

 

اين‌كه‌ مراد از نخوردن‌ در حال‌ تكيه‌ كردن‌ چيست‌، آن‌چه‌ ابتدا از واژة‌ «متكى‌ء» به‌ ذهن‌ مى‌رسد، تكيه‌ به‌ پشت‌ يا چپ‌ وراست‌ در حال‌ خوردن‌ است‌ و دليل‌ پرهيز از اين‌ گونه‌ خوردن‌ نيز ـ چنان‌ كه‌ از روايات‌ ياد شده‌ بر مى‌آيد ـ پرهيز از تشبّه‌به‌ ملوك‌، و اظهار تواضع‌ در برابر حق‌ است‌.

 

نوع‌ نشستن‌ متواضعانه‌ پيامبر اكرم‌…‌ بر سر سفرة‌ غذا، در روايتى‌ از خود آن‌ حضرت‌ و ديگرمعصومان(عليهم السلام) به‌ نشستن‌ عبد تشبيه‌ شده‌ است‌؛ يعنى‌ همان‌ گونه‌ كه‌ بندگان‌ نه‌ با حال‌ تبختر و غرور، بلكه‌ با حال‌تذلل‌ و خشوع‌ بر سر سفرة‌ غذا حاضر مى‌شوند، پيامبر…‌ نيز چنين‌ بود. خود آن‌ بزرگوار در اين‌ باره‌مى‌فرمود:

 

من‌، بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورم‌، و چون‌ آنان‌ مى‌نشينم‌.68

 

امام‌ باقر(عليه السلام)‌ نيز در اين‌ باره‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ هم‌چون‌ بندگان‌ مى‌خورد و چون‌ آنان‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا مى‌خورد ومى‌خوابيد.69

 

نيز از امام‌ باقر(عليه السلام)‌ از پيامبر اكرم‌…‌ چنين‌ نقل‌ شده‌ است‌:

 

پنج‌ چيز است‌ كه‌ تا هنگام‌ مرگ‌ آن‌ها را ترك‌ نخواهم‌ كرد: خوردن‌ روى‌ زمين‌ همراه‌ بردگان‌، سوارى‌ بر چهارپاى‌ بى‌پالان‌،دوشيدن‌ شير بز با دستانم‌، پوشيدن‌ لباس‌ پشمينه‌ و سلام‌ كردن‌ بر كودكان‌، تا اين‌ها پس‌ از من‌ سنّت‌ شوند.70

 

روشن‌ است‌ كه‌ مرادِ حضرت‌ از سنّت‌ شدن‌ اين‌ امور، پيامى‌ است‌ كه‌ در پس‌ اين‌ رفتارهاى‌ ظاهرى‌ نهفته‌ است‌ كه‌ همان‌داشتن‌ روحيه‌ تواضع‌ در برابر بندگان‌ است‌، چراكه‌ امروزه‌ زمينة‌ عمل‌ به‌ برخى‌ از موارد ياد شده‌، براى‌ بسيارى‌ از افرادـ به‌ ويژه‌ شهرنشينان‌ ـ وجود ندارد و طبعاً هر فردى‌ بايد به‌ تناسب‌ وضعيتى‌ كه‌ در آن‌ زندگى‌ مى‌كند تلاش‌ كند خود رادر داشتن‌ روحية‌ تواضع‌، با پيامبر اكرم‌…‌ منطبق‌ سازد.

 

از ابن‌ عباس‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ بر زمين‌ مى‌نشست‌ و روى‌ زمين‌ غذا تناول‌ مى‌كرد و شخصاً گوسفندان‌ را مى‌بست‌ و دعوت‌بردگان‌ را براى‌ صرف‌ نان‌ جو مى‌پذيرفت‌.71

 

امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ نيز فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد غذا مى‌خورد و هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و مى‌دانست‌ كه‌ عبداست‌.72

 

نشستن‌ حضرت‌ هم‌چون‌ عبد را چنين‌ تفسير كرده‌اند كه‌ حضرت‌ مثل‌ بردگان‌ به‌ نشانه‌ تذلل‌ در پيشگاه‌ الهى‌ بر دو زانومى‌نشستند. اين‌ معنا در نقل‌ طبرسى‌ چنين‌ آمده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ در غالب‌ اوقات‌، هنگام‌ غذا خوردن‌، از غذاى‌ مقابل‌ خود مى‌خورد و دو زانو و دو پا را جمع‌مى‌كرد همان‌ گونه‌ كه‌ نمازگزار هنگام‌ تشهد مى‌نشيند، جز آن‌ كه‌ حضرت‌ يك‌ زانو را روى‌ زانوى‌ دگر، و يك‌ پا را بر پاى‌ ديگرمى‌نهاد و مى‌فرمود: من‌ بنده‌اى‌ هستم‌ كه‌ چون‌ عبد مى‌خورم‌ و چون‌ عبد مى‌نشينم‌.73

 

به‌ جز آن‌چه‌ گذشت‌، در بعضى‌ روايات‌ مى‌خوانيم‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ از خوردن‌ در حال‌ خوابيده‌ بر قفايا بر شكم‌ نيز نهى‌ مى‌فرمود، و اين‌ نيز علاوه‌ بر جهت‌ ادب‌ و تواضع‌، ناشى‌ از رعايت‌ مسائل‌ طبّى‌ در خوردن‌ بوده‌است‌.74

7 ـ 10. عدم‌ تقيّد به‌ وجود لوازم‌ اضافى‌

 

در برخى‌ روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ پيامبر اكرم‌…‌ تقيدى‌ به‌ وجود سفره‌ و لوازم‌ آن‌ نداشت‌ و غذا را روى‌زمين‌ نهاده‌ و تناول‌ مى‌كرد،75 به‌ ويژه‌ در صورتى‌ كه‌ چيزى‌ يافت‌ نمى‌شد تا آن‌ را به‌ عنوان‌ سفره‌ يا در حكم‌سفره‌ قرار دهد. به‌ عنوان‌ مثال‌، روزى‌ يكى‌ از انصار مقدارى‌ خرما براى‌ حضرت‌ هديه‌ آورد و چون‌ در خانه‌ ظرفى‌نيافتند، حضرت‌ با لباس‌ِ خود زمين‌ را جارو كرده‌ و فرمود:

 

اين‌جا بريز؛ به‌ خدا قسم‌ اگر دنيا نزد خدا به‌ قدر بال‌ مگسى‌ ارزش‌ داشت‌ چيزى‌ از آن‌ را به‌ كافر و منافق‌ نمى‌داد.76

7 ـ 11. خوردن‌ با دست‌

 

در راستاى‌ پرهيز پيامبر اكرم‌…‌ از هرگونه‌ رفتارى‌ كه‌ به‌ گونه‌اى‌ شائبه‌ تشبّه‌ به‌ سلاطين‌ و اهل‌ كبر راتقويت‌ مى‌كرد، آن‌ حضرت‌ هنگام‌ غذا خوردن‌ نه‌ هم‌چون‌ آنان‌ از دو انگشت‌، بلكه‌ ـ بسته‌ به‌ اقتضاى‌ مورد ـ از سه‌ ياچهار انگشت‌ و گاه‌ از تمام‌ دست‌ يا هر دو دست‌ براى‌ تناول‌ غذا بهره‌ مى‌جست‌.77 امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ دراين‌ خصوص‌ فرموده‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌، هم‌چون‌ عبد مى‌نشست‌ و دست‌ بر زمين‌ مى‌نهاد و با سه‌ انگشت‌ غذا مى‌خورد؛ او هم‌چون‌جبابره‌ با دو انگشت‌ نمى‌خورد.78

 

طبرسى‌ نيز در توصيف‌ اين‌ معنا گفته‌ است‌:

 

پيامبر اكرم‌…‌ با سه‌ انگشت‌ ابهام‌ و دو انگشت‌ كنار آن‌، و گاه‌ با كمك‌گيرى‌ از انگشت‌ چهارمى‌ و [گاه‌] باتمام‌ دست‌ غذا مى‌خورد، و با دو انگشت‌ نمى‌خورد و مى‌فرمود: خوردن‌ با دو انگشت‌ [هم‌چون‌] خوردن‌ شيطانى‌است‌.79

7 ـ 12. اسراف‌ گريزى‌

 

پيامبر اكرم‌…‌ پس‌ از صرف‌ غذا، انگشتانى‌ را كه‌ با آن‌ها غذا خورده‌ و باقى‌مانده‌ غذا به‌ آن‌ها چسبيده‌بود، و هم‌چنين‌ باقى‌مانده‌ غذاى‌ ظرف‌ را مصرف‌ كرده‌ و دست‌ خود را پس‌ از خوردن‌ غذا و پاك‌ كردن‌ تمام‌ انگشتان‌،با دستمال‌ پاك‌ مى‌كرد و مى‌فرمود: «معلوم‌ نيست‌ كه‌ بركت‌ در كدام‌ انگشت‌ [نهاده‌ شده‌] است‌».80 آن‌ حضرت‌درباره‌ مصرف‌ غذاى‌ مانده‌ در ظرف‌ نيز مى‌فرمود: «بيشترين‌ بركت‌ در آخر غذاست‌».81 از امام‌ صادق‌عليه‌السلام‌ نيز نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ فرمود:

 

پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود: كسى‌ كه‌ چنين‌ كند گويا به‌ اندازة‌ غذاى‌ آن‌ ظرف‌،صدقه‌ داده‌ است‌.82

 

بنا به‌ روايت‌ ديگرى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ مى‌فرمود:

 

آن‌ گاه‌ كه‌ يكى‌ از شما پس‌ از خوردن‌، غذاى‌ باقى‌مانده‌ در انگشتان‌ را بليسد خداوند خطاب‌ به‌ او مى‌فرمايد: بركت‌ خداوند برتو باد.83

 

اين‌كه‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ يا ظرف‌ غذا منشأ بركت‌ دانسته‌ شده‌، مى‌تواند ناشى‌ از آن‌ باشد كه‌ در اين‌ كار به‌ نوعى‌ شكرنعمت‌ و پرهيز از اسراف‌ و كفران‌ نعمت‌، نهفته‌ است‌ و از اين‌ رو، صاحب‌ چنين‌ عملى‌ مشمول‌ «لئن‌ شكرتم‌لازيدنّكم‌»84 مى‌شود.

 

بنا بر روايتى‌ ديگر، پيامبر اكرم‌…‌ ظرف‌ غذا را مى‌ليسيد و مى‌فرمود آخر غذا بيشترين‌ بركت‌ رادارد، و فرشتگان‌ بر كسانى‌ كه‌ چنين‌ مى‌كنند درود فرستاده‌، براى‌ وسعت‌ روزى‌ آنان‌ دعا مى‌كنند. و چنين‌ كسى‌حسنه‌اى‌ دوچندان‌ دارد.85

 

از آن‌جا كه‌ حكمت‌ ليسيدن‌ انگشتان‌ توسط‌ پيامبر…‌ و ديگر معصومان‌…‌ پس‌ ازصرف‌ غذا، پرهيز از اسراف‌، و اداى‌ شكر نعمت‌هاى‌ الهى‌ بود، آنان‌ قبل‌ از پاك‌ شدن‌ كامل‌ دستان‌ از غذا، آن‌ها را بادستمال‌ پاك‌ نمى‌كردند. بنا به‌ نقل‌ عياشى‌ امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌ فرمود:

 

پدرم‌ اكراه‌ داشت‌ از اين‌كه‌ دستانش‌ را در حالى‌ كه‌ چيزى‌ از غذا بر آن‌ مانده‌ بود، پاك‌ كند مگر پس‌ از مكيدن‌ انگشتان‌ توسط‌خود ايشان‌ يا كودكى‌ كه‌ حضور داشت‌، و اين‌ به‌ خاطر تعظيم‌ [و رعايت‌ حرمت‌] غذا بود.86

 

روشن‌ است‌ كه‌ اين‌ گونه‌ رفتارها براى‌ تواضع‌ در برابر خداوند، رعايت‌ عظمت‌ و حرمت‌ رزق‌ او، پرهيز از تشبّه‌ به‌ ملوك‌و رفتار جباران‌ بوده‌ است‌.87

7 ـ 13. رعايت‌ بهداشت‌ غذايى‌

 

از جمله‌ ويژگى‌هاى‌ مهم‌ پيامبر اكرم‌…‌ توجه‌ به‌ بهداشت‌ در ابعاد مختلف‌ بود. در همين‌ راستا، درخوردن‌ و آشاميدن‌ نيز نمودهاى‌ اين‌ امر ديده‌ مى‌شود. به‌ عنوان‌ مثال‌، ايشان‌ بر شستن‌ دست‌ها، هم‌ قبل‌ و هم‌ بعد ازغذا، بسيار تأكيد مى‌كرد، به‌ ويژه‌ كه‌ در آن‌ عصر، معمولاً غذا را با دست‌ تناول‌ مى‌كردند. بنا بر روايتى‌، آن‌ حضرت‌فرموده‌ است‌:

 

شستن‌ دست‌ها قبل‌ و بعد از غذا موجب‌ از بين‌ رفتن‌ فقر و جلب‌ روزى‌ است‌.88

 

و در برخى‌ روايات‌ نيز بر داشتن‌ وضو قبل‌ و بعد از غذا تأكيد شده‌ است‌.89 بنا بر نقل‌ اميرالمؤمنين‌(عليه السلام)‌،پيامبر اكرم‌…‌ فرمود:

 

كسى‌ كه‌ مى‌خواهد فزونى‌ در خير يابد، هنگام‌ حاضر شدن‌ غذا وضو سازد.90

 

و در روايتى‌ ديگر، فرمود:

 

وضو قبل‌ از غذا موجب‌ نفى‌ فقر، و وضوى‌ بعد از غذا موجب‌ نفى‌ جنون‌ و موجب‌ صحت‌ بينايى‌ است‌.91

 

و نيز فرمود:

 

كسى‌ كه‌ قبل‌ از غذا وضو سازد با وسعت‌ روزى‌ زندگى‌ كرده‌ و از بيمارى‌ جسم‌ رهايى‌ مى‌يابد.92

 

نمود ديگر بهداشت‌ غذايى‌ در سيره‌ نبوى‌…‌، تأكيد حضرت‌ بر بهداشت‌ ظرف‌ آب‌ و غذاست‌. بنا برروايتى‌ از امام‌ صادق‌(عليه السلام)‌، پيامبر اكرم‌…‌ دوست‌ داشت‌ كه‌ از ظروف‌ شامى‌ كه‌ از شام‌ برايش‌هديه‌ مى‌آوردند، آب‌ بنوشد93 و مى‌فرمود كه‌: «اين‌، نظيف‌ترين‌ ظرف‌هاى‌ شماست‌».94

 

هم‌چنين‌ آن‌ حضرت‌ در ظروف‌ چوبى‌، پوستى‌ و سفالى‌، و هم‌ در كف‌ دو دست‌ آب‌ مى‌نوشيد و مى‌فرمود: «هيچ‌ظرفى‌ تميزتر از كف‌ دست‌ نيست‌».95 پيش‌ از اين‌ گذشت‌ كه‌ توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر نوشيدن‌ با كف‌ دودست‌ بايد در كنار توصيه‌ و عمل‌ حضرت‌ بر شستن‌ دستان‌ قبل‌ از خوردن‌ و آشاميدن‌ مورد توجه‌ قرار گيرد.

 

بنا بر بعضى‌ روايات‌، پيامبر اكرم‌…‌ از اين‌كه‌ كسى‌ در مشك‌ را خم‌ كرده‌ و آب‌ بنوشد نهى‌ مى‌فرمودو خود نيز چنين‌ نمى‌كرد و مى‌فرمود: اين‌ عمل‌ آن‌ را بدبو و متعفن‌ مى‌كند.96 گفته‌ شده‌ كه‌ اين‌ نهى‌ ممكن‌است‌ ناشى‌ از دو چيز باشد: نخست‌، اين‌كه‌ ممكن‌ است‌ در چنين‌ حالتى‌ حيوانى‌ كه‌ داخل‌ مشك‌ رفته‌، به‌ اين‌ وسيله‌داخل‌ دهان‌ شود. دوم‌، ـ چنان‌كه‌ ذيل‌ روايت‌ تصريح‌ شده‌ ـ ممكن‌ است‌ به‌ سبب‌ بدبو شدن‌ آب‌ مشك‌ در نتيجه‌ خم‌شدن‌ و كثيفى‌ و آلودگى‌ تدريجى‌ قسمت‌ خم‌ شده‌ باشد، چرا كه‌ با وجود مرطوب‌ بودن‌ مشك‌ و خم‌ شدن‌ يك‌ قسمت‌و مرطوب‌ ماندن‌ طولانى‌ و مكرر دهانة‌ آن‌، امكان‌ كثيفى‌ و عفونت‌ آن‌ قسمت‌ بيشتر است‌.97 و اين‌، نكته‌بهداشتى‌ ظريفى‌ است‌.

 

پيش‌ از اين‌، اشاره‌ به‌ روايتى‌ شد كه‌ طبق‌ آن‌، پيامبر اكرم‌…‌ هنگام‌ تنفس‌ در اثناى‌ نوشيدن‌ آب‌،ظرف‌ آب‌ را از مقابل‌ دهان‌ دور كرده‌ و پس‌ از تنفس‌، آن‌ را مجدداً به‌ دهان‌ نزديك‌ مى‌كرد،98 و اين‌ مى‌تواند ازتوجه‌ آن‌ حضرت‌ به‌ ظريف‌ترين‌ اصول‌ بهداشتى‌ و تربيتى‌ حكايت‌ كند، زيرا تنفس‌ در ظرف‌ آب‌، به‌ ويژه‌ اگر ديگرى‌ نيزبخواهد از آن‌ بنوشد، با ادب‌ و اصول‌ بهداشتى‌، هم‌خوان‌ نيست‌.


نتيجه‌


مى‌توان‌ با تأمل‌ در آنچه‌ گذشت‌ به‌ اين‌ حقيقت‌ دست‌ يافت‌ كه‌ رفتار به‌ ظاهر طبيعى‌ و ساده‌اى‌ كه‌ موجودات‌ زنده‌ چون‌انسان‌ و حيوان‌ در آن‌ مشتركند، مى‌تواند از آداب‌ و قواعدى‌ برخوردار باشد كه‌ انسان‌هاى‌ برجسته‌اى‌ چون‌ انبياء ـ ازجمله‌ پيامبر خاتم‌…‌ ـ و نيز امامان‌ معصوم(عليهم السلام) مقيد به‌ رعايت‌ آن‌ها بوده‌اند. اين‌ رفتار طبيعى‌ وساده‌ نيز همچون‌ ديگر نمودهاى‌ حيات‌ اين‌ بزرگان‌، جلوة‌ توحيدى‌ داشته‌ و مقدمة‌ حركت‌ و سلوك‌ معنوى‌شان‌ بوده‌است‌. در نوع‌ غذا، تنوع‌، مقدار، زمان‌ و چگونگى‌ مصرف‌ آب‌ و غذا، آداب‌ دقيق‌ و قابل‌ تأملى‌ وجود داشته‌ كه‌ براى‌بشر امروز از ضرورى‌ترين‌ دستورات‌ زندگى‌ دنيايى‌ است‌. بشر ناچار از تغذيه‌ است‌ و بسيارى‌ از مشكلات‌ بهداشتى‌ ـ وحتى‌ روانى‌ ـ او به‌ دنبال‌ سوء رفتار او در تغذيه‌ پديد مى‌آيد، و معصومان(عليهم السلام) در سيره‌ و سخن‌ خود تلاش‌داشته‌اند الگوهايى‌ ثابت‌ و ماندگار در اين‌ باره‌ از خود برجاى‌ نهند.


كتاب‌نامه‌


. ابن‌ حنبل‌، احمد (م‌ 241 ق‌)، مسند احمد، بيروت‌، دارصادر.

. ابن‌ عساكر، على‌ بن‌ حسن‌ بن‌ هبة‌ الله (م‌ 571ق‌)، تاريخ‌ مدينة‌ دمشق‌، تحقيق‌ على‌ شيرى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1415 ق‌.

. بخارى‌، محمد بن‌ اسماعيل‌ (م‌ 256 ق‌)، صحيح‌ البخارى‌، بيروت‌، دارالفكر، 1401 ق‌.

. برقى‌، احمد بن‌ محمد بن‌ خالد (م‌ 274 ق‌)، المحاسن‌، تحقيق‌ سيد جلال‌الدين‌ حسينى‌؛ دارالكتب‌ الاسلاميه‌.

. بغدادى‌، احمد بن‌ على‌ خطيب‌ (م‌ 463 ق‌)، تاريخ‌ بغداد، تحقيق‌ مصطفى‌ عبدالقادر عطا، بيروت‌، دارالكتب‌ العلميه‌، 1417 ق‌.

. بيهقى‌، احمد بن‌ حسين‌ بن‌ على‌ (م‌ 458 ق‌)، السنن‌ الكبرى‌، بيروت‌، دارالفكر، [بى‌تا].

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ بن‌ سوره‌ (م‌ 279 ق‌)، الشمائل‌ المحمديّه‌…‌، تحقيق‌ سيد عباس‌ جليمى‌، بيروت‌، مؤسسة‌الكتب‌ الثقافيه‌، 1412 ق‌.

. ترمذى‌، محمد بن‌ عيسى‌ (م‌ 279ق‌)، سنن‌ ترمذى‌، تحقيق‌ عبدالوهاب‌ عبداللطيف‌، بيروت‌، دارالفكر، 1403 ق‌.

. تميمى‌ مغربى‌، نعمان‌ بن‌ محمد بن‌ منصور بن‌ احمد بن‌ حيون‌ (م‌ 363 ق‌)، دعائم‌ الاسلام‌، تحقيق‌ آصف‌ بن‌ على‌ اصغر فيضى‌، دارالمعارف‌،1383 ق‌ / 1963م‌.

. حرّ عاملى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 1104 ق‌)، وسائل‌ الشيعة‌، تحقيق‌ محمد رازى‌، تهران‌، اسلاميه‌.

. حسنى‌ راوندى‌، فضل‌ الله بن‌ على‌ (م‌ 571 ق‌)، النوادر، تحقيق‌ سعيدرضا على‌عسكرى‌، قم‌، دارالحديث‌، 1377.

. حميرى‌ بغدادى‌، ابوالعباس‌ عبدالله بن‌ جعفر (م‌ 300 ق‌)، قرب‌ الاسناد، تحقيق‌ و نشر مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، قم‌، 1413 ق‌.

. راوندى‌، قطب‌ الدين‌ (م‌ 573 ق‌)، الدعوات‌، قم‌، مدرسة‌ الامام‌ المهدى‌(عليه السلام)‌، 1407 ق‌.

. سرخسى‌، شمس‌الدين‌ (م‌ 483 ق‌)، المبسوط‌، تحقيق‌ جمعى‌ از فضلا، بيروت‌، دارالمعرفه‌، 1406 ق‌.

. سيدمرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، الانتصار، قم‌، مؤسسة‌ النشر الاسلامى‌، 1415 ق‌.

. سيد مرتضى‌، على‌ بن‌ حسين‌ موسوى‌ (م‌ 436 ق‌)، امالى‌ المرتضى‌، تحقيق‌ احمد بن‌ امين‌ شنقيطى‌، قم‌، كتابخانه‌ آيت‌ الله‌ مرعشى‌ نجفى‌،1403ق‌.

. شيخ‌ صدوق‌، محمد بن‌ على‌ بن‌ بابويه‌ قمى‌ (م‌ 381ق‌)، من‌ لايحضره‌ الفقيه‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، قم‌، نشر جامعه‌ مدرسين‌، 1404 ق‌.

. طبرسى‌، حسن‌ بن‌ الفضل‌ (قرن‌ ششم‌)، مكارم‌ الاخلاق‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الاعلمى‌ للمطبوعات‌، 1392 ق‌ / 1972م‌.

. طبرى‌، محمد بن‌ جرير بن‌ رستم‌ (قرن‌ چهارم‌)، دلائل‌ الامامه‌، قم‌، مؤسسة‌البعثه‌، 1413 ق‌.

. طوسى‌، محمد بن‌ حسن‌ (م‌ 460 ق‌)، الامالى‌، تحقيق‌ مؤسسة‌ البعثه‌، قم‌، دارالثقافة‌ للطباعة‌ و النشر و التوزيع‌، 1414 ق‌.

. قضاعى‌، قاضى‌ ابى‌ عبدالله محمد بن‌ سلامه‌ (م‌ 454 ق‌)، مسند الشهاب‌، تحقيق‌ حمدى‌ عبدالمجيد سلفى‌، بيروت‌، مؤسسة‌ الرساله‌، 1405ق‌.

. كلينى‌، محمد بن‌ يعقوب‌ (م‌ 329 ق‌)، الكافى‌، تحقيق‌ على‌ اكبر غفارى‌، چاپ‌ سوم‌: تهران‌، دارالكتب‌ الاسلاميه‌، 1367 ق‌.

. كوفى‌، ابن‌ ابى‌ شيبه‌ (م‌ 235 ق‌)، المصنف‌، تحقيق‌ سيد محمد لحام‌، چاپ‌ اول‌: بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

. كوفى‌ اهوازى‌، حسين‌ بن‌ سعيد (قرن‌ 2 و 3)، كتاب‌ الزهد، تحقيق‌ غلامرضا عرفانيان‌، قم‌، علميه‌، 1399 ق‌.

. مجلسى‌، محمد باقر (م‌ 1110ق‌)، بحارالانوار، مؤسسة‌ الوفاء، چاپ‌ دوم‌: بيروت‌، 1403ق‌.

. نورى‌ طبرسى‌، ميرزا حسين‌ (م‌ 1320 ق‌)، مستدرك‌ الوسائل‌ و مستنبط‌ المسائل‌، چاپ‌ دوم‌: قم‌، مؤسسة‌ آل‌ البيت‌ لاحياء التراث‌، 1409 ق‌.

. نيسابورى‌، محمد بن‌ فتال‌ (شهيد در 508 ق‌)، روضة‌ الواعظين‌، با مقدمة‌ سيد حسن‌ خرسان‌، قم‌، منشورات‌ الرضى‌، [بى‌تا].

. يحصبى‌، قاضى‌ ابى‌ الفضل‌ عياض‌، (م‌ 544 ق‌)، الشفاء، بتعريف‌ حقوق‌ المصطفى‌…‌، بيروت‌، دارالفكر، 1409 ق‌.

 


1 دكترى علوم قرآن و حديث.

2 قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «بارك لنا فى الخبز و لاتفرّق بيننا و بينه، فلولا الخبز ما صلينا و لا صمنا و لا ادّينا فرائض ربنا» (كليني، الكافي، ج 5، ص 73، ح 13 و ج 6، ص 287، ح 6).

3 «انما بنى الجسد على الخبز»؛ (همان، ج 6، ص 286، ح 3 و 7).

4 «قال ابوذر حين سأله رجل عن أفضل الأعمال بعد الايمان. فقال: الصلوة و اكل الخبز. فنظر اليه الرجل كالمتعجب. فقال: لولا الخبز ما عبداللَّه تعالي؛ يعنى بأكل الخبز يقيم صلبه فيتمكن من اقامة الطاعة» (شمس الدين سرخسي، المبسوط، ج 30، ص 258).

5 «... و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع أهله و خدمه أذا أكلوا...» (طبرسي، مكارم الاخلاق، ص 26 و مجلسي، بحار الانوار، ج 16، ص 241).

6 «... كان يأكل كل الاصناف من الطعام...» (طبرسي، همان، ص 26 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

7 و عن ابى الحسن الرضاعليه‌السلام: «ما من نبى الاّ و قد دعى لأكل الشعير و بارك عليه. و ما دخل جوفا الاّ اخرج كل داء فيه، و هو قوت الانبياء و طعام الابرار، ابى اللَّه ان يجعل قوت انبيائه الا شعيراً» (كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1).

8 «عن قتادة: كنّا نأتى الانس و خبازه قائم، فقال يوما: كلوا فما اعلم رسول اللَّه رأى رغيفاً مرققا و لا شاة سميطا قطُّ» (مسند احمد، ج 3، ص 134 و صحيح البخاري، ج 6، ص 206).

9 «دخل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله الى ام‌سلمه رضى اللَّه عنها فقربت اليه كسرة، فقال: هل عندك ادام؟ فقالت: لا يا رسول اللَّه، ما عندى الّا خلّ، فقال: نِعْمَ الإدام الخلّ ما اقفر بيت فيه خل» (كليني، همان، ج 6، ص 329، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 267، ح 70).

10 عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: اقرّوا الحار حتى يبرد فان رسول اللَّه قرب اليه طعام حارّ فقال: اقروه حتى يبرد ما كان اللَّه عز و جل ليطعمنا النار و البركة فى البارد» (ر.ك:كليني، همان، ج 6، ص 322، ح 4-1، باب الطعام الحارّ).

11 مراد از مغافير، بقاياى گياهان در شكم زنبور عسل است كه آن را در عسل داخل مى‌كند.

12 «... و كان‌صلى الله عليه وآله لا يأكل الثوم و لا البصل و لا الكرات و لا العسل الذى فيه المغافير، و هو ما يبقى من الشجر فى بطون النحل فيلقيه فى العسل فيبقى ريح فى الفم» (طبرسي، همان، ص 30 و ر.ك: طبري، دلائل الامامه، ص 11 و بيهقي، السنن الكبري، ج 7، ص 50 و خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 2، ص 262).

13 كليني، همان، ج 6، ص 305، ح 1.

14 عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «اللبن من طعام المرسلين» (برقي، المحاسن، ج 2، ص 491)؛ ... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «الخلّ و الزيت من طعام المرسلين» (همان، ص 482)؛... عن خالد بن نجيح عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «السويق طعام المرسلين» (كليني، همان، ج 6، ص 306)؛ عن هشام بن سالم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: اللحم باللبن مرق الانبياء» (برقي، همان، ج 2، ص 467).

15 كان احبّ الطعام اليه اللحم، و كان يقول: «هو يزيد فى السمع و البصر». و «اللحم سيد الطعام فى الدنيا و الاخرة، و لو سألت ربّى أن يطعمينه كلّ يوم لفعل» (طبرسي، همان، ص 30).

16 «وكان صلى الله عليه وآله يأكل اللحم طبيخاً بالخبز و يأكله مشوياً بالخبز» (همان).

17 «و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل البرد و يتفقد ذلك اصحابه فيلتقطونه له فيأكله و يقول انه يذهب بأكلة الأسنان» (همان، ص 31).

18 عن الصادق‌عليه‌السلام: ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يفطر على الحلو، فاذا لم يجده يفطر على الماء الفاتر و كان يقول: «انه ينقى الكبد و المعده و يطيّب النكهة و الفم و يقوى الاخراس و الحدق، و يحدّ الناظر و يغسل الذنوب غسلا، و يسكن العروق الهائجة و المرة الغالبة و يقطع البلغم، و يطفى‌ء الحرارة عن المعدة و يذهب بالصداع» (نيسابوري، روضة الواعظين، ص 341؛ طبرسي، همان، ص 27 و 28 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242). در برخى از آثار ياد شده براى افطار با آب ولرم در روايتى از امام صادق‌عليه‌السلام نيز آمده است:... عن ابن ابى عمير عن رجل عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام «اذا افطر الرجل على الماء الفاتر نقى كبده و غسل الذنوب من القلب و قوى البصر و الحدق» (كليني، همان، ج 4، ص 152).

19 عن ابى عبداللَّه: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يأكل العسل و يقول: آيات من القرآن، و مضغ البان، يذيب البلغم» (همان، ج 6، ص 332). در روايتى مشابه، از امام صادق‌عليه‌السلام درباره اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام چنين نقل شده است: ... عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «قال اميرالمؤمنين‌عليه‌السلام: لعق العسل شفاء من كل داء. قال اللَّه عز و جل: يخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فيه شفاء للناس و هو مع قرائة القرآن. مضغ اللبان يذهب البلغم» (همان).

20 و لقد جاءه‌صلى الله عليه وآله بعض اصحابه يوماً بفالوذج فأكل منه و قال: ممّ هذا يا اباعبداللَّه؟ فقال: بابى انت و امّي، نجع السَّمْن و العسل فى البُرْمة و نضعها على النار ثم نقليه ثم نأخذ الحنطة اذا طحنت فنلقيه على السمن و العسل ثم نسوطه حتى ينضج فيأتى كما تري. فقال‌عليه‌السلام: «ان هذا الطعام طيّب» (طبرسي، همان، ص 28).

21 محمد بن يعقوب الكليني، عن على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن عبدالرحمن بن الحجاج عن ابى عبداللَّه عليه‌السلام قال: «أفطر رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله عشيّة خميس فى مسجد قبا فقال: هل من شراب؟ فأتاه أوس بن خولى الانصارى بُعسّ مخيض بعسل، فلما وضعه على فيه نحّاه، ثم قال: شرابان يكتفى بأحدهما من صاحبه، لا أشربه و لا احرّمه، و لكن أتواضع للَّه فان من تواضع للَّه رفعه اللَّه، و من تكبّر خفضه اللَّه، و من اقتصد فى معيشة رزقه اللَّه، و من بذر حرمه اللَّه، و من اكثر ذكر الموت احبّه اللَّه» (كليني، همان، ج 2، ص 122، ح 3؛ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 219، ح 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 265 و ج 75، ص 126، ح 25). اين روايت را حسين بن سعيد اهوازى نيز در كتاب الزهد، ص 55، ح 148، از ابن ابى عمير و او از عبدالرحمان بن حجاج نقل كرده است و در بحارالانوار، ج 16، ص 265، ح 64، ج 75، ص 126 در ادامه روايت 25 آمده است.

22 ولكن بعثنى بالحنيفة السهلة السمحة» (كليني، همان، ج 5، ص 494)؛ «جئتكم بالشريعة السهلة السمحاء» (سيد مرتضي، الانتصار، ج 9، ص 407).

23 قال ابوجعفرعليه‌السلام: «ما من شى‌ء ابغض الى اللَّه عز و جل من بطن مملوء» (الكافي، ج 6، ص 270، ح 11).

24 عن ابى جعفرعليه‌السلام: «اذا شبع البطن طغي» (همان، ح 10).

25 قال بعض السلف: «لا تأكلوا كثيراً فتشربوا كثيراً فترقدوا كثيراً فتحسروا كثيراً» (يحصبي، الشفاء بتعريف حقوق المصطفى‌صلى الله عليه وآله، ج 1، ص 85).

26 نوري، مستدرك الوسائل، ج 16، ص 221-209.

27 عن المقدام بن معديكرب: قال سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يقول: ما ملأ ابن آدم وعاء شرّاً من بطن، حسب ابن آدم أكلات يقمن صلبه، فان كان لا محالة فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه» (احمد بن حنبل، مسند، ج 4، ص 133). روايت مشابهى با همين مضمون از امام صادق‌عليه‌السلام نقل شده است (ر.ك: برقي، همان، ج 2، ص 440 و كليني، همان، ج 6، ص 269).

28 و عن عايشه: لم يمتلى‌ء جوف النبى‌عليه‌السلام شبعا قطّ» (يحصبي، همان، ج 1، ص 85).

29 «و كان احبّ الطعام اليه ما كان على ضفف، فلا يأكل مع الشبع» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241). «ضفف» را گاه حاجت و نياز معنا كرده‌اند و گاه به اجتماع چند نفر بر غذا، و بنا بر معناى دوم، اين روايت به مبحث بعد مربوط خواهد بود (ر.ك: صحاح جوهري، ماده ضفف و مجلسي، همان، ج 16، ص 254 و 255).

30 و قال‌صلى الله عليه وآله: «كل و أنت تشتهي، و أمسك. و أنت تشتهي» (نوري، همان، ج 16، ص 221).

31 «عن انس: انه‌صلى الله عليه وآله لم يجتمع عنده غداء و لا عشاء من خبز و لحم الاعلى ضفف» (مسند احمد، ج 3، ص 270 و ترمذي، الشمائل المحمديه، ص 318).

32 ... عن منصور بن زادان عن الحسن قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يؤاسى الناس بنفسه حتى جعل ]يرقع‌[ ازاره بالأدم و ما جمع بين عشاء و غداء ثلاثة ايام حتى قبضه اللَّه» (ابن ابى شيبه، المصنف، ج 8، ص 143، ح 126).

33 عن ابى اخى شهاب بن عبدربه، قال: شكوت الى ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام ما القى من الاوجاع و التخم، فقال: تغد و تعش، و لا تأكل بينهما ]شيئا[ فان فيه فساد البدن. اما سمعت اللَّه عز و جل يقول: «لهم رزقهم فيها بكرة و عشيّا» (كليني، همان، ج 6، ص 288، ح 2).

34 عن الصادق‌عليه‌السلام:«لا تدع العشاء ولو بثلاث لقم بملح و من ترك العشاء ليلة، مات عرق فى جسده لا يحيى ابداً» (طبرسي، همان، ص 195).

35 ... عن انس بن مالك عن النبى‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «تعشوا ولو بكفّ من حشف، فان ترك العشاء مهرمة» (سنن الترمذي، ج 3، ص 188 و مجلسي، همان، ج‌66، ص 346، ح 22).

36 عن ابى حمزة عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: خطب رسول اللَّه صلى الله عليه وآله الناس فقال: «الا أخبركم بشراركم؟ قالوا بلى يا رسول اللَّه، قال: الذى يمنع روزه، يضرب عبده و يزود وحده...» (كليني، همان، ج 2، ص 290).

37 عن عبداللَّه بن مسكان عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الطعام اذا جمع أربعا فقد تمّ: إذا كان من حلال و كثرت الايدى عليه و سمّى اللَّه فى اوله و حمداللَّه فى آخره» (برقي، همان، ج 2، ص 398).

38 قال صلى الله عليه وآله: «أحبّ الطعام الى اللَّه ما كثرت عليه الايدي» (نوري، همان، ج 16، ص 227، ح 11، به نقل از: مستغفرى سمرقندي، طب النبى‌صلى الله عليه وآله).

39 الجعفريات باسناده عن جعفر بن محمد عن ابيه عن جده على بن الحسين عن ابيه على بن ابيطالب‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الجماعة بركة و طعام الواحد يكفى الاثنين، وطعام الاثنين يكفى الاربعة» (نوري، همان، ج 16، ص 230، ح 1، به نقل از: الجعفريات، ص 159). هم‌چنين از امام صادق‌عليه‌السلام از پيامبر اكرم‌صلى الله عليه وآله روايتى مشابه بدين صورت نقل شده است: ...عن غياث بن ابراهيم عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «طعام الواحد يكفى الاثنين و طعام الاثنين يكفى الثلاثة و طعام الثلاثة يكفى الاربعه» (برقي، همان، ج 2، ص 398 و كليني، همان، ج 6، ص 273 باب اجتماع الايدى على الطعام).

40 قاضى نعمان ذيل روايتى مشابه از امام صادق‌عليه‌السلام، سخنى شبيه آن‌چه گفته شد، دارد. روايت و نيز سخن قاضى نعمان چنين است: و عن جعفر بن محمدعليه‌السلام انه قال: «الثريد بركة، و طعام الواحد يكفى الاثنين»، يعنى عليه السلام انه يقوتهم، لا على الشبع و الاتساع (تميمى مغربي، دعائم الاسلام، ج‌2، ص 111).

41 «كان صلى الله عليه وآله يأكل كل الاصناف من الطعام، و كان يأكل ما احلّ اللَّه له مع اهله و خدمه إذا أكلوا، و مع من يدعوه من المسلمين على الارض و على ما أكلوا عليه و مما أكلوا، الاّ أن ينزل بهم ضيف فيأكل مع ضيفه...» (طبرسي، همان، ص 26 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 241).

42 سأل رجل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، فقال: يا رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انا نأكل و لا نشبع! قال: «لعلكم تفترقون عن طعامكم، فاجتمعوا عليه، و اذكروا اسم اللَّه عليه، يبارك لكم ]فيه‌[» (طبرسي، همان، ص 149 و نيز ر.ك: ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 62، ص 420).

43 ابوالبختري، عن جعفر، عن أبيه عليه‌السلام،«أنّ المساكين كانوا يبيتون فى المسجد على عهد رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، فأفطر النبى‌صلى الله عليه وآله مع المساكين الذين فى المسجد ذات ليلة عند المنبر فى بُرْمة، فأكل منها ثلاثون رجلا، ثم ردّت الى ازواجه شبعهن» (حميرى بغدادي، قرب الاسناد، ص 148 و مجلسي، همان، ج 16، ص 219، ح 9).

44  «كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل سمّي...» (طبرسي، همان، ص 27).

45 برقي، همان، ج 2، ص 398.

46  «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضعت المائدة بين يديه قال: بسم اللَّه، اللهم اجعلها نعمة مشكورة نصل بها نعمة الجنة»؛ «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا وضع يده فى الطعام قال: بسم اللَّه، اللهم بارك لنا فى ما رزقتنا و عليك خلفه» (طبرسي، همان، ص 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242-241).

47  «و كان صلى الله عليه وآله اذا شرب بدء فسمّى و حساحسوة و حسوتين ثم يقطع فيحمد اللَّه ثم يعود فيسمّى ثم يزيد فى الثالثة، ثم يقطع فيحمداللَّه فكان له فى شربه ثلاث تسميات و ثلاث تحميدات...» (طبرسي، همان، ص 31 و مجلسي، همان، ج 16، ص 246).

48  «الحمدللَّه منزل الماء من السماء و مصرف الامر كيف يشاء، بسم اللَّه خير الاسماء» (طبرسي، همان، ص 151 و مجلسي، همان، ج 16، ص 475).

49 و عن على‌عليه‌السلام: «تفقدت رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله غير مرة و هو يشرب الماء، تنفس ثلاثا، مع كل واحدة منهنّ تسمية إذا شرب، و حمد اذا قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 453).

50 و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه كان اذا شرب اللبن قال: اللهم بارك لنا فيه و زدنا منه، و إذا شرب الماء قال: الحمدللَّه الذى سقانا عذبا زلالاً برحمة، و لم يسقنا ملحا أجاجا بذنوبنا» (همان، ح 456).

51 و عن ابى جعفر و ابى عبدالله‌عليهماالسلام انهما قالا: «ثلاث انفاس فى الشراب افضل من نفس واحدة.» و كرها أن يتشبّه الشارب بشرب الهيم، يعنيان الابل الصادية، لاترفع رؤوسها من الماء حتى تروي» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 454).

52 عن ابن عباس: «ان النبى‌صلى الله عليه وآله كان اذا شرب تنفّس مرّتين» (همان).

53  «... و كان صلى الله عليه وآله ربّما شرب بنفس واحد حتى يفرغ» (طبرسي، همان، ص 31).

54 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله انه مرّ برجل يكرع فى الماء بفيه، يعنى بشربه من اناء أو غيره من وسطه، و قال: «أتكرع ككرع البهيمة؟ ان لم تجداناء فاشرب بيديك، فانهما من أطيب آنيتك» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 451).

55 . و عنه صلى الله عليه وآله انه قال: «مصوّا الماء مصّاً و لا تعبّوه عبّا، فان منه يكون الكباد» (همان، ح 452 و طبرسي، همان، ص 31).

56 . «و كان‌صلى الله عليه وآله لايتنفس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس، أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

57 . «كان‌صلى الله عليه وآله اذا اكل سمّى و يأكل بثلاث اصابع و ممايليه و لا يتناول من بين يدى غيره» (همان، ص 23 و 28).

58 . «و كان‌صلى الله عليه وآله إذا أكل مع القوم، كان أول من يبدء و آخر من يرفع يده» (همان، ص 23).

59 . «و كان صلى الله عليه وآله إذا أكل اللحم لم يطأطى‌ء رأسه اليه و يرفعه الى فيه ثم ينتهشه انتهاشاً» (همان، ص 30).

60 . «فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ...  فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ...» (واقعه(56) آيه 8)؛ «وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ فسلام لك من اصحاب اليمين...» (همان، آيه 90)؛ «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ * فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً...» (انشقاق (84) آيه 7).

61 . «... و كان يمينه‌صلى الله عليه وآله لطعامه و شرابه و اخذه و اعطائه، فكان لا يأخذ الا بيمينه، و لا يعطى الا بيمينه، و كان شماله لما سوى ذلك من بدنه، و كان يحبّ التيمّن فى كل اموره: فى لبسه و تنعّله و ترجّله...» (طبرسي، همان، ص 23).

62 . روينا عن جعفر عن ابيه عن آبائه‌عليهم‌السلام: «ان رسول الله‌صلى الله عليه وآله نهى عن الشرب و الاكل بالشمال، و أمر أن يسمّى الشارب اذا شرب، و يحمده اذا فرغ، يفعل ذلك كلما تنفس فى الشراب أو ابتدء او قطع» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 130، ح 447).

63 . و عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «انه نهى أن يأكل أحد بشماله او يشرب بمشاله، او يمشى فى نعل واحد. و كان يستحب اليمين فى كل شى‌ء» (همان، ج 2، ص 119، ح 399 و نيز ر.ك: نوري، همان، ج 16، ص 228، باب كراهة الاكل و الشرب و التناول بالشمال مع عدم العذر).

64 . ... عن معاوية بن وهب عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله متّكئا منذ بعثه اللَّه عز و جل نبيّاً حتى قبضه اللَّه اليه متواضعاً للَّه تعالي....» (كليني، همان، ج 6، ص 164، ح 175؛ طبرسي، همان، ص 23 و 27 و مجلسي، همان، ج 16، ص 242 و ج 41، ص 130، ح 41).

65 . ... عن محمد بن مسلم قال: دخلت على ابى جعفرعليه‌السلام ذات يوم، و هو يأكل متكئاً، و قد كان بلغنا أن ذلك يكره، فجعلت انظر اليه، فدعانى الى طعامه، فلما فرغ، قال: يا محمد، لعلك‌ترى ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثه اللَّه الى أن قبضه؟ ثم ردّ على نفسه فقال: لا واللّه ما رأته عين و هو يأكل متكئاً منذ بعثهاللّه الى أن قبضه...فيختا را التواضع لربه عز و جل...» (كليني، همان، ج 8، ص 129، ح 100؛ شيخ طوسي، الامالي، ج 2، ص 629 و مجلسي، همان، ج 16، ص 277، ح 116 و ج 40، ص 339، ح 25).

66 . ... عن ابى خديجه قال: سأل بشير الدهان ابا عبداللَّه‌عليه‌السلام و انا حاضر، فقال: هل كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يأكل متكئاً على يمينه و على يساره؟ فقال: ما كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله‌يأكل متكئاً على يمينه و لا على يساره، ولكن كان يجلس جلسة العبد. قلت: و لم ذلك؟ قال: تواضعاً للَّه عز و جل» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 7 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 53).

67 . ... عن المعلى بن خنيس قال: قال ابوعبداللَّه‌عليه‌السلام: «ما أكل نبى اللَّه و هو متكى‌ء منذ بعثه اللَّه عز و جل، و كان يكره أن يتشبه بالملوك، و نحن لا نستطيع ان نفعل» (كليني، همان، ج 6، ص 272، ح 8).

68 . و كان‌صلى الله عليه وآله يقول: «انما أنا عبد آكل كما يأكل العبد و أجلس كما يجلس العبد» (يحصبي، همان، ج 1، ص 86).

69 . ... عن جابر عن ابى جعفرعليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل أكل العبد، و يجلس جلسة العبد، و كان يأكل على الحضيض و ينام على الحضيض» (كليني، همان، ج 6، ص 271، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 457، ح 387 و مجلسي، همان، ج 16، ص 262، ح 55).

70 . ... عن ابى جعفرعليه‌السلام، قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «خمس لا أدعهنّ حتى الممات: الأكل على الحضيض مع العبيد، و ركوبى على الحمار مؤكفا، و حلبى العنز بيدي، و لبس الصوف، و التسليم على الصبيان، لتكون سنّة من بعدي» (شيخ صدوق، الأمالي، ص 130 و مجلسي، همان، ج 16، ص 215، ح 2).

71 ....عن ابن عباس: «كان صلى الله عليه وآله يجلس على الارض و يأكل على الارض ويعتقل الشاة، و يجيب دعوة المملوك على خبز الشعير» (طبرسي، همان، ص 16 و مجلسي، همان، ج 16، ص 222، ح 19).

72 . ...عن ابى بصير عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يأكل اكل العبد، و يجلس جلوس العبد و يعلم انه عبد» (برقي، همان، ج 2، ص 456، ح 386 و مجلسي، همان، ج 16، ص 225، ح 29).

73 . «و كان صلى الله عليه وآله كثيراً اذا جلس ليأكل أكل ما بين يديه و يجمع ركبتيه و قدميه كما يجلس المصلّى فى اثنتين، الا أنّ الركبة فوق الركبة و القدم على القدم، و يقول صلى الله عليه وآله: أنا عبد آكل كما يأكل العبد، و اجلس كما يجلس العبد» (طبرسي، همان، ص 27).

74 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله انه نهى عن ثلاث أكلات: أن يأكل احد بشماله، او مستلقياً على قفاه، او منبطحاً على بطنه» (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 399).

75 . «و روى أن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله لم يأكل على خوان قطّ حتى مات...» (همان، ص 28).

76 . مجلسي، همان، ج 16، ص 284، ح 133.

77 . «و يستعين باليدين جميعاً» (طبرسي، همان، ص 29 و نيز ر.ك: تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 119، ح 402).

78 . ... عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام: «كان رسول‌اللَّه صلى الله عليه وآله يجلس جلسة العبد و يضع يده على الارض و يأكل بثلاث اصابع، و ان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله كان يأكل هكذا، ليس كما يفعل الجبّارون، أحدهم يأكل باصبعيه» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 6؛ برقي، همان، ج 2، ص 442 و مجلسي، همان، ج 63، ص 414).

79 . و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل باصابعه الثلاث، الابهام و التى تليها و الوسطي، و ربما استعان بالرابعة، و كان‌صلى الله عليه وآله يأكل بكفّها كلها و لم يأكل باصبعين و يقول: ان الأكل باصبعين هو أكلة الشيطان» (طبرسي، همان، ص 28).

80 . «و كان‌صلى الله عليه وآله اذا فرغ من طعامه، لعق اصابعة الثلاث التى اكل بها، فان بقى فيها شى‌ء عاوده فلعقها حتى تنظف، و لا يمسح يده بالمنديل حتى يلعق اصابعه واحدة واحدة و يقول: انه لا يدرى فى اى الاصابع البركة» (همان، ص 30).

81 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يلحس الصحفة و يقول: آخر الصحفة اعظم الطعام بركة» (همان).

82 ....عن عمرو بن جميع عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يلطع القصعة و يقول: من لطع قصعة فكأنما تصدق بمثلها» (كليني، همان، ج 6، ص 297، ح 4؛ برقي، همان، ج 2، ص 443، ح 318 و شيخ حر عاملي، همان، ج 16، ص 496، ح 1).

83 . ... عن ابى‌عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله:«إذا اكل احدكم طعاماً فمصّ اصابعه التى أكل بها، قال اللَّه عز و جل: بارك اللَّه فيك» (برقي، همان، ج 2، ص‌443، ح 315).

84 . ابراهيم (14) آيه 7.

85 . و عنه‌صلى الله عليه وآله انه كان يلعق الصحفة، و قال: «آخر الصحفة اعظمها بركة. و ان الذين يلعقون الصحاف تصلى عليهم الملائكة و يدعون لهم بالسعة فى الرزق، و للذى يلعق الصحفة حسنة مضاعفة.» و كان‌صلى الله عليه وآله اذا أكل لعق اصابعه حتى يسمع لها مصيص (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 120، ح 405).

86 . عن جعفر بن محمدعليه‌السلام قال: «كان أبى يكره أن يمسح بالمنديل و فيها شى‌ء من الطعام تعظيماً له، الا أن يمصّها أو يكون الى جانبه صبّى فيعطيه انامله يمصّها» (همان، ج 2، ص 120، ح 406).

87 . همان.

88 . ابوالقاسم الكوفي، فى كتاب الاخلاق، عن رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله، انه قال: «غسل اليدين قبل الطعام و بعده ينفى الفقر و يجلب الرزق» (نوري، همان، ج 16، ص 269، ح 11).

89 . گفتنى است كه برخى انديشمندان وضو در اين روايات را به معناى لغوى آن، يعنى شستن دست‌ها دانسته‌اند (ر.ك: سيد مرتضي، الأمالي، ج 2، ص 58).

90  . ... ان عليّاعليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من سرّه أن يكثر خير بيته فليتوضاً عند حضور طعامه» (الجعفريات، ص 27؛ شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 358 و نوري، همان، ج 16، ص 267).]90[

91 . سهل ابن ابراهيم مروزى عن موسى بن جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن جدّه متصلا قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «الوضوء قبل الطعام ينفى الفقر، و بعده ينفى اللمّ و يصح البصر» (قضاعي، مسند الشهاب، ج 1، ص 205 و ر.ك: قطب‌الدين راوندي، الدعوات، ص 142).

92 . قال جعفرعليه‌السلام عن ابيه عن آبائه عن على‌عليه‌السلام قال: قال رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله: «من توضأ قبل الطعام، عاش فى سعة، و عوفى من بلوى فى جسده» (فضل اللَّه راوندي، النوادر، ص 222).

93 . ... عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان رسول اللَّه‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح الشامية يجاء بها من الشام و تهدى له‌صلى الله عليه وآله» (كليني، همان، ج 6، ص‌385، ح 1 و مجلسي، همان، ج 16، ص 268، ح 79).

94 . ...عن طلحة بن زيد عن ابى عبداللَّه‌عليه‌السلام قال: «كان النبى‌صلى الله عليه وآله يعجبه ان يشرب فى الاناء الشامي، و كان يقول: هذا انظف آنيتكم» (كليني، همان، ج 6، ص 386، ح 8 و مجلسي، همان، ج 16، ص 286، ح 80).

95 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب فى الاقداح التى يتخذ من الخشب، و فى الجلود، و يشرب فى الخزف، و يشرب بكفّيه، يصبّ فيهما الماء و يشرب و يقول: ليس اناء اطيب من الكف» (طبرسي، همان، ص 31).

96 . «و كان‌صلى الله عليه وآله يشرب من افواء القرب و الاداوى و لا يختنثها اختناثاً و يقول: «ان اختناثها ينتنها» (همان).

97 . و عن رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: أنه نهى عن اختناث الاسقية، و هو أن يثنّى افواه القرب ثم يشرب منها. و قيل ان ذلك نهى عنه لوجهين: احدهما انه يخاف أن تكون فيها دابّة أو حيّة فتنساب فى فم الشارب، و الثانى ان ذلك ينتنها (و هو الاحسن) (تميمى مغربي، همان، ج 2، ص 129، ح 448).

98 . «و كان صلى الله عليه وآله لا يتنفّس فى الاناء اذا شرب، فان أراد أن يتنفس أبعد الاناء عن فيه حتى يتنفس» (طبرسي، همان، ص 31).

 

منبع :

سامانه نشریات مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)؛ فصلنامه تاریخ در آئینه پژوهش شماره13

مدیر سایت بازدید : 143 شنبه 03 تیر 1396 نظرات (0)

آب و هوا می تواند بر سلامت و ویژگی های جسمانی فرد تاثیرگذار باشد. به طور کلی هوای معتدل در صورتی برای فرد مفید است که مزاج بدنش معتدل باشد. برای بدن بیمار هوایی مناسب است که ضد مزاج بیماری فرد را داشته باشد.


در متن زیر به برخی از آثار آب و هواهای مختلف بر سلامتی افراد از نظر طب سنتی اشاره می کنیم.
- هوای گرم: هوای گرم باعث لاغر و زرد شدن صورت و سوختن خلط ها در بدن می شود. منافذ بدن را باز می کند، لذا باعث افزایش تعریق و در نتیجه کاهش ادرار می شود. به سبب این ویژگی ها تمامی قوای فرد را تضعیف می کند، تشنگی فرد را بیشتر می کند و میل به غذا را کاهش می دهد.
در کل هوای گرم برای هیچ بدن سالمی منفعت ندارد، ولی در افرادی که به بیماری های ناشی از مزاج سرد مثل لقوه، قلنج و تشنج مبتلا هستند، مفید واقع می شود.
- هوای سرد: در مقایسه با هوای گرم، هوای سرد برای حفظ سلامتی افراد سالم مفیدتر است، چرا که بدن را استوار می کند و منافذ بدن را می بندد، لذا حرارت را در بدن حفظ می کند، غذا بهتر هضم می شود و میل فرد به غذا بیشتر شده و بیماری های گرم بهبود می یابند. در هوای سرد رطوبت ها به عرق تبدیل نمی شوند، پس در بدن تجمع می یابند. ادرار بیشتر شده و اجابت مزاج کمتر می شود.
- هوای مرطوب: رطوبت را در بدن نگه می دارد و برای افراد لاغر و خشک مزاج مفید است. به علاوه پوست را نرم و روشن می کند.


توصیه های طب سنتی برای فصول مختلف سال


بهار
تعریف منجمان و طبیبان طب سنتی از فصل بهار متفاوت است. از نظر این طبیبان فصل بهار نزدیک به 50 روز (کمتر از دو ماه) است و در واقع برهه ای از سال است که مردم کشورهای معتدل نیازمند پوشیدن لباس گرم به علت سردی هوا و یا خنک کردن هوا به علت گرمی آن نباشند.
هوای گرم و خشک تابستان باعث از بین رفتن آب بدن و باعث افزایش امراض گرم و خشک مثل تب می شود
این زمان ابتدای سبزی و خرمی زمین است و گیاهان و گل ها با شروع این فصل رشد می کنند. حیوانات و انسان ها به علت فرا رسیدن هوای معتدل، به شادی و سرور می پردازند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
طبق نظر حکیمان طب سنتی در فصل زمستان خلط ها در بدن منجمد شده و تجمع می یابند. با آغاز گرما در فصل بهار، این مواد جریان یافته و به عروق و اعضای مختلف می ریزند. این حرکت می تواند موجب برخی از بیماری ها شود. به همین دلیل روش های گوناگونی برای پاک کردن بدن از این مواد توصیه شده است، مانند:
الف) فصد یا رگ زدن (باز کردن منفذی کوچک در دیواره رگ به وسیله نیشتر که باعث خروج اخلاط فاسد همراه با خون می شود). بهار مناسب ترین فصل جهت فصد است.
ب) قی کردن
ج) ایجاد اسهال


2- تغذیه
الف) همان طور که ذکر شد در فصل زمستان خلط ها در بدن جمع شده اند، پس در بهار بدن ما به غذای کمتری نیاز دارد. از سوی دیگر دستگاه گوارش در بهار گرم می شود و قوه هاضمه قوی می گردد. پس نباید خالی بماند. بنابراین توصیه می شود در این فصل بیشتر از غذاهای «مُزَوره» استفاده کنیم که ارزش غذایی کمی دارند.
ب) در بهار باید از خوردنی ها و آشامیدنی های گرم و تر، فعالیت بدنی و استحمام بیش از حد اجتناب کنیم، چون مزاج بهار «گرم و تر» است و این اقدامات نیز بدن را گرم و تر می کنند و می توانند باعث بیماری های گرم و تر شوند.
ج) باید از خوردن غذاهای شور، تلخ، تند و یا حاوی گوشت زیاد پرهیز کرد و از شربت های خنک مثل شربت غوره، انار و سکنجبین بیشتر استفاده کرد.


3- فعالیت بدنی
فعالیت بدنی باید در حد متوسط باشد. اگر ورزش و فعالیت سنگین انجام دهیم، گرمای زیادی در بدن تولید می شود که موجب حرکت خلط های فوق الذکر در بدن می گردد. به علاوه فعالیت بدنی کم نیز فایده ای برای بدن ندارد.


4- لباس
در کشورهایی که بهار در آن کمی سرد است، لباس پنبه ای مناسب است. اما در کشورهایی مثل هند که بهار کمی گرم است، بهترین لباس پوست سنجاب است. کرباس نرم نیز توصیه شده است.

تابستان
هرچند منجمین تابستان را از شروع تیر تا پایان شهریور می دانند، اما از نظر طب سنتی ایران، تابستان مدتی از سال است که در آن هوا گرم است و مردم محتاج به خنک کردن خود هستند.
تابستان مزاجی گرم و خشک دارد، البته این توصیف تنها در کشورهایی مثل ایران و عربستان صحت دارد که در تابستان باران نمی بارد، ولی در هندوستان و نواحی ساحلی تابستان گرم و تر است.
هوای گرم و خشک تابستان باعث از بین رفتن آب بدن و باعث افزایش امراض گرم و خشک مثل تب می شود، به ویژه اگر فرد جوان باشد. مزاج جوانان گرم و خشک است و اگر فعالیت بیش از حد داشته باشند، آب بدنشان از بین می رود. همچنین منطقه گرم و خشک احتمال ابتلا به این دسته از بیماری ها را افزایش می دهد.
در پاییز باید از استحمام با آب سرد خودداری شود، چرا که آب سرد مسدودکننده منافذ بدن است و در نتیجه مواد زاید تبخیر نمی شوند و در بدن تجمع یافته، باعث بیماری های مثل سرماخوردگی می شود
البته گرم و خشک بودن هوا در افراد مسن که مزاجی سردتر دارند، باعث کاهش مشکلات می شود. به خصوص امراض سردتر مثل بیماری های روماتیسمی و انواع ورم ها در تابستان کمتر رخ می دهند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
الف) اگر فرد می تواند به راحتی قی کند، مکرر قی کند، چون در تابستان حرارت غالب است و حرارت تمایل به سطح دارد، حرارت در عمق بدن کم می شود، پس قوه هاضمه تضعیف می شود. در نتیجه خارج کردن خلط های باقیمانده ضروری است.
ب) اگر قی میسر نباشد، می توان از ملین هایی مثل آب میوه ها استفاده کرد.
ج) حتی المقدور فصد صورت نگیرد و اگر لازم شد، در حد اعتدال باشد.


2- تغذیه
در تابستان کمتر بخورید و بیاشامید. غذاها و آشامیدنی ها در تابستان باید خنک باشند و همان طور که ذکر شد، قوه هاضمه در این فصل تضعیف می شود، پس باید از غذاهایی استفاده کرد که راحت هضم می شوند.
مصرف این میوه ها و شربت ها در تابستان توصیه شده است: میوه هایی مثل گیلاس، آلو و آلوچه، خیار، خربزه، هندوانه، شیرخشت، هلیله زرد، شربت ریواس، آب عشقه، آب میوه ها، سکنجبین و شربت لیمو.


3- فعالیت بدنی
الف) وزش باعث افزایش گرما و کاهش آب بدن می شود، پس باید کمتر ورزش کرد و وقت بیشتری را به استراحت در هوای خنک و کنار آب روان اختصاص داد.
ب) در فصل تابستان رفتن به مناطقی که هوای خنک و مرطوب دارند، به ویژه در افرادی که مزاج گرم و خشک دارند بسیار مفید است. البته سفر در هوای گرم می تواند بسیار مضر باشد. لذا بهتر است در چنین مواردی فرد خود را تا حد امکان از گرما و آفتاب دور نگه دارد.
ج) در تابستان از حمام گرم بپرهیزید.


4- لباس
بهترین لباس در این فصل، لباس نخی است. چرا که نخ از خنک ترین پارچه ها است و به بدن نمی چسبد. به ویژه اگر نخ کهنه باشد، نرم تر و مناسب تر است.

پاییز
در پاییز مزاج سرد و خشک غالب است و این مزاج ضد مزاج خون که گرم و تر است می باشد؛ لذا در این فصل خون کمتر ساخته می شود. در این فصل به علت تفاوت شدید و ناگهانی بین هوای گرم نیمروز و هوای سرد بامداد و شب بیماری های زیادی بروز می کنند.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
برای دفع خلط های تجمع یافته ای که در اثر حرارت تابستان تغلیظ شده اند، توصیه به انجام استفراغ شده است، چرا که اگر این خلط های غلیظ شده، از بدن خارج نشوند، در زمستان فاسد خواهند شد.
الف) قی کردن در پاییز منع شده است، چون بدون آنکه توان دفع اخلاط فوق الذکر را داشته باشد، باعث حرکت و جریان یافتن این اخلاط می شود.
ب) بهترین راه حل، فصد یا اسهال با مواد مسهل ضعیف است.


2- تغذیه
الف) همان طور که ذکر شد، در این فصل اخلاط غلیظ در تابستان باقی مانده اند و از طرفی قوای بدن به علت گرمای شدید تابستان تحلیل رفته است. بنابراین در پاییز باید از مصرف غذاهای شکم پرکن خودداری کرد.
ب) مصرف مواد غذایی گرم و تر به علت خشکی مزاج پاییز توصیه می شود، چرا که بدن را با توجه به مزاج سرد و خشک فصل به تعادل می رساند.
ج) همچنین غذاهای شور و نمک سود و گوشت صید، به علت خشکی زیاد نباید مصرف شوند.
د) استفاده از نوشیدنی هایی مانند گل شکر، آب انار و آشامیدنی های مفرح (خوش بو) توصیه شده اند.


3- فعالیت بدنی
الف) در این فصل خوابیدن در مکان سرد و برهنه نمودن سر و کم پوشیدن لباس توصیه نمی شود، زیرا همان طور که گفتیم تغییرات دما دراین فصل زیاد است و در کل باید از گرمای نیمروزی دوری کرد.
ب) در پاییز باید از استحمام با آب سرد خودداری شود، چرا که آب سرد مسدودکننده منافذ بدن است و در نتیجه مواد زاید تبخیر نمی شوند و در بدن تجمع یافته، باعث بیماری های مثل سرماخوردگی می شود.
ج) دراین فصل از خوابیدن با شکم پر بپرهیزید، چرا که غذاها به علت قوت و حرارت پایین بدن دیر هضم می شوند.

زمستان
مزاج زمستان سرد و مرطوب است. سرما به دلیل فاصله زیاد زمین از خورشید است و رطوبت و نمناکی هوا به دلیل بارش برف و باران به وجود می آید. البته در سرزمین هایی مثل هند و بنگلادش که در زمستان بارندگی ندارند، شرایط متفاوت است.
زمستان باعث زکام، آبریزش بینی، سرفه و به طور کلی بنا به اصطلاح حکمای طب سنتی باعث افزایش امراض بلغمی می شود. در حقیقت در صورت سالم بودن اعضای قفسه سینه نظیر ریه، رطوبت از مجاری بینی و دهان خارج می شود و در غیر این صورت درگیری ریوی، دندان، گوش و سایر اعضا رخ می دهد.
اطبای طب سنتی برای حفظ تندرستی در این فصل چند توصیه دارند:


1- پاکسازی بدن
هر فردی در این فصل بیمار شود، باید بلافاصله مواد زاید را از بدن دفع کند، چرا که به علت سرما منافذ بسته هستند و مواد خود به خود دفع نمی شوند. به ویژه استفاده از مسهل ها در این فصل توصیه شده است.


2- تغذیه
در این فصل توصیه به مراقبت بیشتر و تناول غذا به طور کامل شده است. مصرف آبگوشت، گوشت سرخ کرده، کباب و امثال آن همراه با دارچین توصیه می شود.

مدیر سایت بازدید : 157 شنبه 03 تیر 1396 نظرات (2)


برخی گیاهان دارویی برای رفع بوی بد بدن ناشی از تعریق زیاد پوست و رشد باکتری ها روی آن مفید می باشند. این گیاهان علاوه بر کاهش تعریق بدن و اثر ضدعفونی کنندگی، دارای بوی خوش و مطبوع نیز هستند. لذا نه تنها بدبویی بدن را رفع می کنند، بلکه به خوشبو شدن آن نیز کمک می نمایند.


1- برگ مورد
پاشیدن پودر برگ خشک شده گیاه مورد، یا شستشوی پوست با دم کرده غلیظ برگ مورد به علت داشتن تانن فراوان و خاصیت قابض بودن، تعریق پوست را کنترل می کند و اسانس معطر آن باعث خوشبویی بدن می شود.


2- برگ شیرین بیان
دم کرده غلیظ برگ تازه شیرین بیان (حدود 50 گرم در یک لیتر آب جوش که به مدت 15 دقیقه دم کشیده باشد) را جهت شستشوی موضع عرق روزی 2 تا 3 بار استفاده نمایید تا از بوی بد عرق رهایی یابید.


3- برگ حنا
پودر برگ حنا به تنهایی یا همراه با پودر برگ سدر یا جوش شیرین، با اثر خنک کنندگی پوست و کم کردن فعالیت غدد عرق، به رفع بدبویی عرق کمک می کند.
همچنین می توان حنا را با جوشانده سماق یا سرکه خمیر کرده و به موضع عرق مالید و نیم ساعت بعد با آبغوره یا سرکه رقیق شده موضع را شستشو داد.


4- مریم گلی
از جوشانده گیاه مریم گلی همراه با گل ختمی و زوفا، می توان شربت خوراکی تهیه کرد و روزی 2 مرتبه میل نمود تا در کاهش تعریق بدن اثر بگذارد. همچنین پاشیدن پودر آن در زیر بغل یا داخل کفش یا شستشوی موضع عرق با دم کرده غلیظ آن، در رفع بدبویی و خوشبو نمودن پوست موثر است.


5- مازو
تانن فراوان این گیاه، آن را جزو قابض های قوی قرار داده است که استفاده از پودر یا دم کرده غلیظش به کسانی که از ترشح زیاد غدد عرق پوست شاکی اند توصیه می شود.


6- پوست و برگ گردو
برگ گردو دارای خاصیت ضد میکروبی قوی می باشد و شستشوی موضع عرق با خیسانده یا دم کرده غلیظ برگ تازه گردو در رفع بدبویی پوست موثر است. پوست سبز گردو نیز به علت دارا بودن تانن فراوان و قابض بودن، در کنترل ترشح عرق بسیار مفید است.


7- نعناع
استفاده خوراکی از برگ تازه نعنا یا عرق نعنا در رفع بدبویی دهان بسیار موثر است. همچنین استفاده از دم کرده نعناع جهت شستشوی پوست بدن علاوه بر رفع بدبویی و کم کردن ترشح غدد عرق باعث خوشبو شدن بدن نیز می شود.


8- برگ سیب
شستشوی بدن با دم کرده برگ تازه درخت سیب، در کاهش بوی بد عرق نقش موثری دارد. خصوصا اگر این دم کرده همراه با کمی سرکه استفاده شود.


9- گل سرخ
گذاشتن گلبرگ های تازه گل سرخ روی موضع عرق یا شستشوی بدن با گلاب یا پاشیدن پودر گل سرخ زیر بغل یا داخل کفش، از دیگر روش های طبیعی کاهش عرق و رفع بوی آن محسوب می شود.


10- رزماری
این گیاه که به اکلیل کوهی نیز شهرت دارد، در کاهش تعریق بدن اثر بسزایی دارد. می توان ترکیبی از 50 گرم پودر برگ رزماری و 200 گرم پودر تالک تهیه نمود و روزی 2 تا 3 بار به محل عرق پاشید.


علاوه بر گیاهان دارویی مذکور، استفاده از جوش شیرین، گِل ارمنی و زاج سفید نیز که در واقع جزو مواد معدنی دارویی هستند، برای درمان تعریق و بوی بد آن موثر است.
گِل ارمنی یا همان خاک ارژیل، نوعی گِل رس خالص ورز داده شده است که در التیام زخم و ضدعفونی کردن پوست و رفع بوی بدن موثر است. طرز استفاده از این ماده معدنی به این صورت است که می توان آن را به صورت خشک به تنهایی و یا ترکیب با پودر نعناع و گل سرخ روی موضع عرق پاشید، یا به صورت محلول با مقداری آب و سرکه به صورت گل شل درآورد و روزی نیم ساعت روی موضع عرق گذاشت. به طور کلی ذرات رس قدرت جذب بالایی دارند.


مدیر سایت بازدید : 448 جمعه 08 مرداد 1395 نظرات (0)


از عصاره لوبیای سفید چطور برای کاهش وزن استفاده می شود؟
طرفداران عصاره لوبیای سفید ادعا می کنند این عصاره می تواند مانع آلفا آمیلاز (یکی از آنزیم های طبیعی بدن) شود تا کربوهیدرات ها را به گلوکز تبدیل ننماید. عصاره لوبیای سفید، با محدود کردن فعالیت آلفا آمیلاز، باعث می شود گلوکز کمتری برای تبدیل شدن به چربی در اختیار بدن قرار گیرد. عصاره لوبیای سفید به عنوان کمکی برای کاهش وزن، فروش گسترده ای دارد. همین طور گفته می شود که این عصاره می تواند از چاقی جلوگیری کرده و چربی شکمی را کاهش دهد.
کاربردهای دیگر
عصاره لوبیای سفید نه تنها در زمینه کاهش وزن شهرت دارد بلکه گفته می شود می تواند قندخون را کنترل کرده، بر مقاومت انسولینی غلبه کرده، از دیابت و بیماری قلبی پیشگیری کرده، عملکرد ورزشی را ارتقاء داده، انرژی را بیشتر کرده، علائم آرتریت را کاهش داده و به پیشگیری از سرطان روده بزرگ کمک کند.

فواید عصاره لوبیای سفید
عصاره لوبیای سفید نه تنها در زمینه کاهش وزن شهرت دارد بلکه گفته می شود می تواند قندخون را کنترل کرده، بر مقاومت انسولینی غلبه کرده، از دیابت و بیماری قلبی پیشگیری کرده، عملکرد ورزشی را ارتقاء داده، انرژی را بیشتر کرده، علائم آرتریت را کاهش داده و به پیشگیری از سرطان روده بزرگ کمک کند
تاکنون تحقیقات محدودی روی فواید بالقوه عصاره لوبیای سفید صورت گرفته، اما برخی مطالعات نشان می دهند که این عصاره می تواند برای کاهش وزن مفید باشد. در یکی از تحقیقات صورت گرفته معلوم شد یکی از خواص بالقوه عصاره لوبیای سفید می تواند افزایش روند کاهش وزن و جلوگیری از افزایش قندخون توسط کربوهیدرات ها باشد.

خطرات احتمالی
به دلیل این که تحقیقات بلندمدت دقیقی روی اثرات عصاره لوبیای سفید صورت نگرفته، در مورد بی خطر بودن مصرف این عصاره برای طولانی مدت اطلاعات چندانی در اختیار نداریم. البته هشدارهایی در این مورد وجود دارد که عصاره لوبیای سفید شاید عوارض جانبی مانند حالت تهوع، نفخ، گاستریت و اسهال داشته باشد. مکمل های عصاره لوبیای سفید از نظر بی خطر بودن برای زنان باردار، شیرده، کودکان و افرادی که بیماری های خاصی دارند مورد آزمایش قرار نگرفته اند. بنابراین اگر تصمیم دارید از این محصول استفاده کنید با پزشک مشورت نمایید.
موسسه ملی سلامت توصیه می کند برای کاهش وزن، یک برنامه مدیریت شده که شامل تغذیه سالم و ورزش منظم باشد داشته باشید، به اندازه کافی بخوابید و از استرس دور باشید تا به وزن متعادلتان برسید. اگر در نظر دارید از عصاره لوبیای سفید کمک بگیرید، پیش از این کار با پزشک مشورت کنید.

مدیر سایت بازدید : 648 سه شنبه 14 اردیبهشت 1395 نظرات (1)


 به گزارش عطاری آنلاین ادام زمینی از خانواده نخود فرنگی و عدس می باشد. گلهای آن روی زمین رشد می کنند و بدلیل سنگینی آنها به درون زمین نفوذ کرده و بادامها در آنجا رشد می کنند و بزرگ می شوند

خواص و فواید بادام زمینی:

بادام زمینی موجب گشاد شدن رگ های بدن و تسهیل جریان خون می شود و از لخته شدن خون و سکته مغزی جلوگیری می کند.

موادی مغذی در بادام زمینی وجود دارد مانند فولیک اسید، اسید فیتیک، فیتواسترولز،  که تاثیراتی ضد سرطان دارند.

بادام زمینی نشان داده است که بادام زمینی به دلیل داشتن نیاسین از مبتلاء شدن افراد به بیماری آلزایمر(فراموشی) جلوگیری می نماید. محققان شیکاگویی بر روی تغذیه 3000 نفر در رده سنی 65 سال به بالا تحقیق کردند.

 

 بادام زمینی برای تقویت ریه و طحال مفید است و کلسترول خوب خون را بالا می برد.

 این آجیل پرخاصیت درد معده را از بین می برد و به عنوان نرم کننده سینه استفاده می شود.

 همچنین بادام زمینی سرفه خشک را برطرف می کند.

  شیر را در مادران شیر ده زیاد می کند و بسیار مقو ی است.

 به هضم غذا کمک می کند و یک ملین عالی است.

  به خاطر دارا بودن چربی و کالری زیاد، به افراد چاق توصیه می شود که بهمیزان کم ار آن بخورند. بیشتر از 1 مشت بادام زمینی موجب افزایش وزن می گردد.

 روغن بادام زمینی، ملین و رفع کننده یبوست می باشد.

 بادام زمینی از نظر خواص، شبیه روغن زیتون می باشد.


کره بادام زمینی:

فایده مهم کره بادام زمینی این است که از چربی سالم بوجود آمده است. کره بادام زمینی حاوی چربی های اشباع نشده، مواد مغذی است که به کاهش سطوح کلسترول مضر و کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی کمک میکند. روغن بادام زمینی ترکیبات موجود در کره در بادام زمینی از تنگ شدن عروق پیشگیری میکند.

 مضرات بادام زمینی:

بسیاری از افراد به بادام زمینی حساسیت دارند. معمولا آلرژی افراد به بادام زمینی، در دوران کودکی ظاهر می شود.

اولین نشانه های آلرژی به بادام زمینی به صورت آبریزش بینی یا خارش پوست در قسمت هایی از بدن می باشد. نشانه های بعدی شامل: تهوع، استفراغ، اسهال، ناراحتی شکمی، سوزش زبان، سختی تنفس ، گلودرد یا درد در دیگر نواحی بدن، افت ناگهانی فشار خون، سرگیجه و در نهایت بیهوشی و مرگ است.

مدیر سایت بازدید : 643 شنبه 22 اسفند 1394 نظرات (0)


با نزدیک شدن به ایام عید نوروز و شروع سال جدید بسیاری از خانواده ها خود به سبز کردن سبزه برای سفره هفت سین خود اقدام می کنند. در این مطلب قصد داریم تا شما را با راه هایی برای سبز کردن عنوان سبزه آشنا کنیم.

به گزارش عطاری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، برای تهیه سبزه عید، به خاطر داشته باشید که از بذر انواع سبزیجات می‏ توانید استفاده کنید، هر کدام که در اختیار باشند. مقداری گندم، عدس، ماش در تمامی خانه ها یافت می شود.

در مورد سبز کردن این دانه ها، ارزان بودن بذرهای تهیه شده دست شما را برای تهیه انواع سبزه ها باز می گذارد  بخصوص موقعی که بخواهیم در چند بشقاب یا در چند سینی سبزه ها را سبز کنیم. معمولا بذر گندم و جو ارزانتر از سایر بذرها هستند.

به خاطر داشته باشید  که این گونه بذرها باید سالم و تازه باشند. اگر آنها را چند سال در خانه نگهداری کرده ‏اید دیگر قوه رشد خود را از دست داده و سبز نمی‏ شوند.

سبز کردن گندم

۱۲ روز مانده به عید، یک لیوان گندم درون کاسه‌ای ریخته و به اندازه ۲ تا ۳ بند انگشت روی آن آب می‌ریزیم و تا ۲ روز صبر می‌کنیم و طی این مدت ۲ بار آب آن را عوض می‌کنیم. وقتی گندم‌ها شروع به جوانه زدن کردند، آب کاسه را خالی کرده و گندم‌ها را درون یک دستمال نخی می‌ریزیم.

سعی کنید دستمال همیشه مرطوب بماند. وقتی گندم‌ها شروع به ریشه زدن کردند آن‌ها را به آرامی از درون دستمال خارج می‌کنیم.

در ته ظرف مورد نظر، لایه‌ای از پنبه را پخش کرده و گندم ریشه زده را درون آن ریخته و پخش می‌کنیم. روی گندم‌ها را پارچه‌ای نخی انداخته و هر روز روی آن‌ها کمی آب اسپری می‌کنیم تا ساقه پیدا کند.

وقتی ساقه نقره‌ای رنگ شد پارچه را از روی آن برداشته وظرف را در زیر نور و جای خنک قرار داده، هر روز مقدار کمی آب در حدی که مرطوب بماند روی آن‌ها اسپری می‌کنیم.

سبز کردن عدس

حدوداً ۱۵-۱۸ روز قبل از عید داخل کاسه مقداری عدس ریخته و با آب پر می‌کنیم و می گذاریم چند روز در دمای اتاق بماند. عدس معمولا آب را به خود جذب می‌کند. گاهی‌ کنترل می‌کنیم و اگر آب عدس کشیده شده بود باز هم به آن آب اضافه می‌کنیم و می گذارم تا عدس‌ها جوانه بزنند( گندم یا عدس داخل آب جوانه نمیزند. فقط باید کاملا خیس بخورند. وقتی عدس های خیس خورده را لای دستمال نم دار منتقل کنیم شروع به جوانه زدن می کنند.) بهتر هست که آب عدس را هر روز عوض کنیم چون ترشیده و کف می‌کند.

بعد از آن که عدس‌هایتان کمی‌ جوانه زدند آنها را آبکش کرده و در ظرفهای مورد نظر ریخته و روی آنها را با دستمال حوله ی پوشانده و روی آن‌ها آب بپاشید و کنار پنجره جای که نه سرد و نه زیاد گرم هست می گذاریم تا رشد کنند.

توجه داشته باشید هر روز باید عدس‌ها را خیس کرده و آب اضافه آنها را بیرون ریخت. و حتما دستمال رویی را مرطوب نگهدارید. هیچوقت عدس‌هایتان را به صورت لایه نازک در ظرفتان نریزید. بهتر هست که کمی‌ به صورت گنبدی شکل در آورید.

بعد از آن که جوانه ها مقداری رشد کرده و کمی‌ سبز شد می توانید دستمال روی آن هارا برداشته و به آب دادن عدس‌ها ادامه دهید و مطمئن باشین که نور طبیعی به آنها بخورد و حتما ظرفتان را گاهی‌ بچرخانید تا سبزه‌ها به صورت کج به طرف نور رشد نکنند.

سبز کردن قره ماش

دو لیوان قره ماش را درون کاسه‌ای ریخته و تا ۲ بند انگشت آب روی آن‌، آب می‌ریزیم. پس از ۴ روز ماش‌ها سفید می‌شوند، پس آن‌ها را درون دستمالی نخی می‌ریزیم . پس از سه روز که ماش‌ها جوانه زدند آن‌ها را درون ظرف مورد نظری کهاز قبل ته آن لایه‌ای از پنبه گذاشته‌ایم ، می‌ریزیم و روی آن‌ها را بادستمال خیس می‌پوشانیم.

پس از سه روز دستمال را از روی قره ‌ماش‌ها برمی‌داریم و در حدی که فقط مرطوب بمانند روی آن‌ها،‌ آب اسپری می‌کنیم و آن‌ها را در آفتاب قرارمی‌دهیم.

این دانه ها طی ۲ هفته به شکل زیبایی رشد خواهند کرد و آماده خواهند شد تا سر سفره هفت‌سین قرار گیرند.

سبزه ‏های کوزه ‏ای

تهیه کوزه سبز نیز بسیار جالب است. با استفاده از یک کوزه سفالی و مقداری بذر تره‏تیزک (شاهی) می‏ توانیم سبزه کوزه‏ای درست کنیم.

ابتدا کوزه را از آب پر می‏ کنیم و برای مدت یک شبانه ‏روز آن را همان‏طور پر از آب نگه می‏ داریم تا جدار کوزه کاملاً خیس شود. سپس یک جوراب نایلونی روی کوزه می‏ کشیم.

بذر شاهی را که قبلاً برای مدت بیست و چهار ساعت در آب خیس کرده ‏ایم به آرامی با دست روی نایلون می‏ کشیم طوری که بذرها که حالا دیگر بعد از خیس شدن کاملاً ژله‏ ای شده‏ اند به طور یکنواخت همه جا پخش شوند. بذر شاهی به آسانی به سطح جوراب نایلونی می‏ چسبد.

کوزه را همواره پر از آب نگه می‏ داریم. چون هر روز مقداری از آب کوزه تبخیر می‏ شود باید به طور مرتب در آن آب بریزیم. آب از داخل کوزه به جداره آن راه یافته و به بیرون تراوش نموده جوراب را مرطوب می‏ کند به این ترتیب بذر شاهی جوانه زده و ریشه‏ ها به سطح بیرونی کوزه می‏ چسبند.

کوزه را در محل پر نور قرار دهید و گاه گداری آن را بچرخانید تا نور به همه جای آن برسد. بعد از چند روز کوزه سبز شده و از تماشای آن لذت خواهید برد.

توصیه های کلی برای تهیه سبزه عید

- استفاده از ظروف سفالی و چینی نتیجه بهتری خواهد داشت تا ظروف پلاستیکی.

- هر قدر قطر بستر کمتر باشد عمر سبزه بیشتر می شود.

- آبی که در طی مراحل کشت سبزه عید استفاده می کنید آب ولرم باشد.

– اگر در محیط گرم و خشک زندگی می کنید تا مرحله ای که جوانه ها هنوز به یک سانت نرسیده اند از پارچه مرطوب استفاده کنید.

مدیر سایت بازدید : 794 جمعه 07 اسفند 1394 نظرات (0)

به گزارش عطاری آنلاین به نقل از صدف نیوز

دکتر احسانی متخصص پوست و مو قارچ را عامل خارش پوست سر توصیف و تصریح کرد: عواملی مانند شست و شوی نامناسب سر می‌تواند عاملی برای خارش شود.

احسانی، عارضه خارش موی سر را ناشی از بیماری قارچی دانست و تصریح کرد: این قارچ در پوست سر وجود دارد که به آن اگزمای سبورییک یا درماتیک سبورئیک می‌گویند که در پوست سرهمگان وجود دارد اما تحت شرایط و به دلایلی خاص به شکل بیماری‌زا در آمده و باعث التهاب، خارش و قرمزی در برخی افراد می‌شود.

وی افزود: این قارچ به تعداد کم در پوست سر افراد وجود دارد اما در افراد خاصی تعداد این قارچ بیشتر می‌شود و باعث ضایعات خارش دار و التهابی و گاهی قرمز رنگ یا پوسته پوسته شدن در سر می‌شود.

احسانی خاطرنشان کرد: عامل دیگر خارش سر یک نوع بیماری به نام صدف است که ضایعات پوسته دهنده دارد که در سر و باعث خارش می‌شود.

این متخصص پوست و مو شست و شوی نامناسب پوست سر را از دیگر عوامل خارش موی سر دانست و گفت: در صورت شست و شوی نادرست سر روغن، مواد دیگر در پوست سر باقی بماند و باعث خارش شود.

وی تأکید کرد: شپش سر در بچه‌ها می‌تواند عامل دیگری برای خارش سر باشد و در بچه‌ای که به خارش سر مبتلاست باید وجود شپش سر بررسی شود.

احسانی افزود: معمولاً پوسته‌های عادی در سر بدون علامت و خارش است ولی هنگامی که ملتهب شد همین بیماری اگزمای سبورئیک باعث خارش و التهاب پوست شود.

این متخصص پوست و مو درباره علت افزایش قارچ سر گفت: علت این اتفاق چندان روشن نیست اما از عوامل تأثیرگذار می‌توان به استرس و شرایط محیط کار اشاره کرد یعنی افرادی که در محیط‌های گرم و مرطوب کار می‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به این عارضه هستند.


وی درباره تأثیر رژیم غذایی بر بروز خارش در پوست سر گفت: این موضوع چندان ارتباطی در بروز بیماری ندارد.

احسانی خاطرنشان کرد: شیوع عارضه خارش پوست سر در دو جنس زن و مرد برابر است و در دو جنس بیشتر در سنین بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی شیوع پیدا می‌کند.

این متخصص پوست و مو درباره عوارض خارش پوست سر بر ریزش مو نیز گفت: ریزش موی سر ارتباطی به خارش موی سر ندارد و تنها ممکن است بر اثر خاراندن سر، موها کنده شود.

وی درباره نحوه درمان خارش موی سر نیز گفت: استفاده از شامپوها و داروهای ضد التهاب و ضد قارچ به صورت قطره‌ای یا خوراکی موقتاً این عوارض را کاهش می‌دهد ولی دوباره تکرار می‌شود پس عارضه‌ای عودکننده است.

مدیر سایت بازدید : 809 سه شنبه 27 بهمن 1394 نظرات (4)

افدرا گیاهی است که قدمتی طولانی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها و کاهش وزن دارد، اما اخیراً تحقیقات صورت گرفته نشان می‌دهد که این ماده اثرات خطرناکی بر سیستم عصبی و قلب و عروق دارد…
این روزها که تب لاغری بالا گرفته است و افراد برای چند کیلو لاغرتر شدن به هر دری می‌زنند، بازار بسیاری از عطاری‌ها و استفاده از گیاهان دارویی برای کاهش وزن حسابی داغ شده است و گیاهان متعددی برای این منظور پیشنهاد می‌شوند. یکی از گیاهانی که در زمینه لاغری قدمت طولانی دارد و در بسیاری از نقاط جهان به منظور کاهش وزن استفاده می‌شود، گیاه افدرا می‌باشد؛ اما این که افدرا تنها بر بافت چربی موثر است یا اینکه سایر ارگان‌های بدن را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ بحثی است که مفصلاً در این مقاله در باره آن صحبت خواهیم کرد.
افدرا چیست؟
افدرا ماده‌ای است که از گیاهی با نام افدرا سینیکا گرفته می‌شود که یک گیاه دارویی چینی می‌باشد و به طور سنتی در داروهای چینی استفاده می‌شود. نام چینی آن MA HUANG (ماهوانگ) است و ماده موثر موجود در این گیاه افدرین می‌باشد. افدرین ترکیب شبه آمفتامینی بسیار قوی است که هم سیستم عصبی و هم سیستم قلبی عروقی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بیش از ۴۰ گونه از این گیاه در سرتاسر جهان شناسایی شده‌اند. گیاه افدرا از مواد شیمیایی متعددی تشکیل شده است که از جمله آن: افدرین، پسودوافدرین، نورپسودوافدرین، نورافدرین، متیل افدرین، تانن، هیدروکسی کینورنیک اسید، کوئینولین و … را می‌توان نام برد. در حقیقت افدرین و پسودوافدرین با افدرا متفاوت می‌باشند و گیاه کامل افدرا اثرات ملایم‌تری به نسبت افدرین و سودوافدرین استخراج‌شده از این گیاه دارند. این اختلاف همانند تفاوت گیاه قهوه و کافئین خالص می‌باشد.
 اثرات درمانی افدرا
گیاه افدرا برای مدت بیش از ۲ هزار سال در سرزمین‌های شرقی آسیا برای درمان بسیاری از بیماری‌ها استفاده شده است. گیاه افدرا دارای اثرات ضد التهابی و ضد آرتریت می‌باشد و برای درمان برونشیت، آسم، سرماخوردگی، آنفلوانزا، سردرد، سرفه، تب بالا، ادم، بیماری‌های مفصلی و استخوانی و … به فراوانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. علاوه بر افدرین این گیاه سرشار از تانین می‌باشد که اثرات محافظت‌کننده در نارسایی کلیوی دارد.
افدرا و لاغری موضعی
امروزه افدرا در مکمل‌های لاغری به طور گسترده استفاده می‌شود. اگر روزانه ۵۰۰ کالری کمتر از حالت عادی مصرف کنید و از گیاه افدرا هم استفاده کنید، افدرین موجود در گیاه افدرا کمک می‌کند تا هفته‌ای نیم کیلوگرم وزن کم کنید. مطالعات نشان می‌دهد که این گیاه کمک می‌کند تا چربی‌های ناحیه شکم راحت‌تر سوزانده شود.
کاهش اشتها با کمک افدرا
ماده شیمیایی افدرین که در گیاه افدرا موجود می‌باشد بر سیستم اعصاب مرکزی موثر است و مراکز سرکوبگر اشتها را در مغز فعال می‌کند. در نتیجه با مصرف این گیاه، اشتهای شما محدود می‌شود و به شما کمک می‌کند تا احساس گرسنگی کمتری داشته باشید. ممکن است شما در فاصله ناهار تا شام نیازی به مصرف میان‌وعده نکنید و در این مدت گرسنه نشوید و نهایتاً کنترل بیشتری بر زمان‌های صرف غذایتان خواهید داشت.
 افدرا یک چربی سوز طبیعی
افدرین و سودوافدرین موجود در برگ‌های این گیاه، منجر به افزایش متابولیسم بدن و فعالیت قلب و مغز می‌شوند. در نتیجه سطح انرژی بدن افزایش می‌یابد. همه این‌ها به علت اثرات گرمازایی ناشی از افدرین می‌باشد. این گرمازایی منجر به افزایش تجزیه چربی‌های ذخیره‌شده و افزایش مصرف انرژی در بدن می‌شود.
افدرین و نور افدرین موجود در گیاه افدرا وقتی در جریان خون آزاد می‌شود انتقال خون و اکسیژن را به سلول‌ها تسریع می‌کند و گلوکز و لیپید بیشتری را برای تبدیل شدن به انرژی جابه‌جا می‌کند. در نتیجه افدرا به عنوان یک چربی سوز طبیعی معرفی می‌شود.
ترکیبات حاوی افدرا برای لاغری
به منظور کاهش وزن لازم است تا مصرف مواد غذایی توسط افراد کاهش یابد و بدن انرژی بیشتری را بسوزاند. اگر ترکیب جادویی وجود داشته باشد تا هر دوی این اهداف را با هم تامین کند، به منظور لاغری کاربرد وسیعی خواهد داشت. افدرا گیاهی است که هر دوی این اهداف را با هم تامین می‌کند. البته در بسیاری از مکمل‌ها از ترکیبات دیگری در کنار افدرا استفاده می‌شود تا اثر آن را تکمیل و تشدید نماید. در بسیاری از مکمل‌های لاغری از افدرا در کنار کافئین یا جینسنگ استفاده می‌شود.
مطالعات حیوانی نشان می‌دهد مصرف افدرا و کافئین در کنار هم باعث کاهش اشتها و تحریک متابولیسم چربی‌ها و گرمازایی می‌شود و ترکیب این دو ماده به نسبت وقتی که هر یک از آن‌ها به تنهایی مصرف شوند، اثرات بیشتری خواهد داشت و اگر در دوز مشخصی مصرف شود اثرات جانبی و علائم نامطلوب کاهش می‌یابد.
چگونه از افدرا استفاده کنیم؟
اگر از گیاه افدرا استفاده می‌کنید، از یکی از منابع حاوی کافئین مانند قهوه در کنار آن استفاده نمایید و همچنین در صورت مصرف افدرا از آب زیادی استفاده کنید تا مواد خطرزای موجود در گیاه هرچه زودتر از بدن خارج شود. لازم به ذکر است، ۸۸ درصد آن بعد از ۴ ساعت و ۹۷ درصد آن بعد از ۴۸ ساعت از طریق ادرار از بدن خارج می‌شوند. در ضمن از افدرا در هنگام شب استفاده نکنید، زیرا این گیاه به خواب رفتن را مشکل می‌سازد و ممکن است مشکلات خواب یا بی‌خوابی برایتان به همراه داشته باشد.
اثرات جانبی افدرا
تا قبل از سال ۲۰۰۵ افدرا یک ماده قانونی و مجاز به حساب می‌آمد؛ اما بعد از تحقیقات متعدد و گزارشات مختلف مبنی بر عوارض خطرناک این گیاه، دو ماده افدرا و افدرین به عنوان مواد خطرناک شناسایی شدند و توسط سازمان غذا و داروی آمریکا ممنوع گردیدند؛ و اکنون بسیاری از شرکت‌های خارجی در ترکیب مکمل‌های لاغری خود از این گیاه استفاده نمی‌کنند.
چند مورد از عوارض این گیاه در زیر آمده است:
۱٫ عوارض ناشی از افزایش سطح انرژی در بدن مانند اضطراب، افزایش تعریق، گرگرفتگی، اختلالات خواب و بی‌خوابی.
۲٫ اختلالات عصبی مانند جنون، رعشه، برافروختگی، خارشک، خستگی و سردرد.
۳٫ اختلال در سیستم گردش خون مانند افزایش فشارخون و احتمال سکته از دیگر عوارض این گیاه است.
۴٫ اختلال در ژن‌ها: تحقیقات آزمایشگاهی نشان می‌دهد افدرا ممکن است فعالیت تیروزیناز و ملانین را کاهش دهد. چون افدرا بر بیان ژن تیروزیناز موثر است.
۵٫ سایر عوارض مانند اسهال، آلرژی، افزایش دفع ادرار و …
 سخن آخر:
کاهش وزن تنها با تکیه بر داروهای گیاهی بدون رژیم غذایی و فعالیت بدنی ممکن نیست. در حقیقت بهترین راه برای کاهش وزن با تکیه بر سبک زندگی درست استوار است که شامل رژیم غذایی کم کالری و سالم و نیز فعالیت بدنی مداوم می‌باشد و استفاده از ترکیبات گیاهی تنها جنبه کمکی دارند. علاوه بر این باید از ایمن بودن ترکیبات گیاهی که استفاده می‌کنید اطمینان حاصل کنید تا به عوارض جانبی و خطرزای ناشی از آن‌ها دچار نشوید.
مدیر سایت بازدید : 1189 دوشنبه 16 شهریور 1394 نظرات (0)

سیاهی دورچشم

درمانگران طب رایج و طب سنتی در جهان دلایل مختلفی برای تیرگی دور چشم و حلقه‌های سیاه اطراف چشم سراغ دارند. برخی از آن‌ها خستگی، كار زیاد، تنظیم نبودن ساعت خواب و تغذیه نامناسب را دلیل بروز این مسئله می‌دانند و گروهی خون‌رسانی نامناسب به ناحیه چشم، استرس و ناراحتی‌های كلیوی را عامل بروز این تیرگی‌ها معرفی می‌كنند و متناسب با علت به‌وجود آمدن این تیرگی، نسخه‌هایی را جهت درمان ارائه می‌كنند.

 

 

با وجود این نسخه‌ها و شیوه‌های درمانی عمومی و بدون خطری وجود دارد كه بسیاری از درمانگران طب‌های سنتی و طبیعی از آن برای تسكین و تعدیل سیاهی و كبودی دور چشم استفاده می‌كنند. در این‌جابرخی از این نسخه‌های طبیعی را با هم مرور می‌كنیم.

 

تاثیر چای كیسه‌ای را دست‌كم نگیرید

 

یكی از روش‌های خانگی برای بهبود كبودی و سیاهی دور چشم، استفاده از چای كیسه‌ای مرطوب و سرد شده است. پس از استفاده از چای كیسه‌ای به محض آن‌كه كیسه چای حرارت خود را از دست داد، آن را روی چشم‌تان بگذارید. بهتر است از 2چای كیسه‌ای به‌طور همزمان استفاده كنید و اجازه دهید تا به‌مدت 20دقیقه روی چشم‌ها و ناحیه زیر چشم باقی بماند. برگ چای به‌دلیل داشتن ماده‌ای به نام «تانین» موجب بهبود سیاهی و تیرگی دور چشم شده و همین‌طور از بروز پف و تورم در این ناحیه نیز پیشگیری می‌كند. می‌توانید چای كیسه‌ای را در یخچال بگذارید و حداكثر ظرف مدت 24 ساعت آن را مصرف كنید.

 

بادام و لیموترش كمك می‌كنند

 

یكی از بهترین روش‌ها برای از بین‌بردن تیرگی دور چشم، بهبود جریان گردش خون در این ناحیه است. برای این منظور كافی است ناحیه اطراف چشم و عضلات آن را با كمك روغن بادام تلخ كه با اندكی آب لیموترش تازه تركیب شده، خوب ماساژ دهید. ماساژ این ناحیه هر شب پیش از خواب با كمك این روغن علاوه بر آن‌كه به بهبود گردش خون در عضلات اطراف چشم كمك می‌كند موجب بهبود تیرگی‌ها و سیاهی اطراف چشم شده و آن را تعدیل می‌كند.

 

مواظب چشم‌های‌تان باشید

 

یكی دیگر از روش‌هایی كه به تسكین و بهبود سیاهی دور چشم ناشی از خستگی و كار زیاد كمك می‌كند، استفاده از ماسك خیار و گلاب است. برای تهیه این ماسك كافی است؛ یك خیار را با پوست یا بدون پوست رنده كنید و آن را درون 3 تا 4 قاشق غذاخوری گلاب خالص خیس كنید. سپس این تركیب را روی پلك‌ها، اطراف چشم و گودی چشم بگذارید و اجازه دهید به‌مدت 15دقیقه به همین صورت بماند. نكته مهم آن است كه خیار را به‌خوبی بشویید و مراقب باشید كه پلك‌ها را به‌خوبی ببندید تا آب این ماسك وارد چشم‌های‌تان نشود. سپس این ماسك را با دستمال مرطوب از روی چشم‌ها برداشته و صورت‌تان را با آب نسبتا خنك بشویید.

 

گلاب درمانگر

 

یكی از ساده‌ترین و كاربردی‌ترین نسخه‌های خانگی برای از بین‌بردن پف زیر چشم استفاده از یك دستمال نخی تمیز و آغشته كردن آن به گلاب است. این دستمال را روی صورت‌تان بیندازید، به‌گونه‌ای كه چشم‌ها و ناحیه زیر آن را به‌خوبی پوشش دهد. هر چند دقیقه یك‌بار درصورت نیاز با كمك اسپری، مقداری گلاب روی دستمال بپاشید. تكرار این روش به‌مدت یك هفته به شما كمك می‌كند كه برای مدت‌ها از شر پف زیر چشم‌تان راحت شوید. علاوه بر این در طول هفته از مصرف بیش از اندازه نمك نیز پرهیز كنید زیرا نمك موجب حفظ مایعات در بافت‌های بدن شده و در نهایت منجر به بروز پف در نواحی مختلف از جمله زیر چشم می‌شود.

 

نعنا هم می‌تواند مفید باشد

 

استفاده از كمپرس عصاره برگ‌های نعنا تاثیر زیادی در بهبود تیرگی اطراف چشم دارد. به اعتقاد بسیاری از درمانگران شیوه‌های طبیعی درمانی تهیه عصاره برگ‌های نعنا كه از جوشاندن برگ‌های این گیاه دارویی به‌دست می‌آید موجب بهبود این تیرگی می‌شود. بهترین روش برای تهیه این عصاره آن است كه 2 تا 3 قاشق از برگ‌های نعنا را درون 2‌لیوان آب بریزید و آن را روی حرارت كم قرار دهید تا بجوشد. سپس عصاره به‌دست آمده را صاف كرده و اجازه دهید سرد شود. در این مرحله دستمالی تمیز و نخی را به عصاره نعنا آغشته كرده و آن را روی چشم‌ها بیندازید و درصورتی كه امكان آن را دارید، بگذارید تمام شب روی صورت‌تان باقی بماند.

 

موز و انار بخورید

 

برای از بین بردن تیرگی و سیاهی اطراف چشم علاوه بر رعایت نسخه‌های خانگی ذكر شده باید به توصیه‌های زیر نیز توجه كنید.

 

در طول شبانه روز 8 ساعت را به خواب شبانه و استراحت اختصاص دهید. بی‌خوابی یكی از عوامل مهم در بروز تیرگی اطراف چشم است.

 

مصرف سبزی‌ها به‌ویژه سبزی‌های سبز رنگ مثل اسفناج، جعفری و كاهو را در برنامه غذایی روزانه خود بگنجانید.

 

نوشیدن آب در طول روز را فراموش نكنید. دریافت میزان كافی آب علاوه بر حفظ رطوبت بدن به تسكین تیرگی دور چشم كمك می‌كند.

 

میوه‌هایی مانند انار و موز از جمله بهترین خوراكی‌ها برای بهبود كبودی دور چشم محسوب می‌شوند.

مدیر سایت بازدید : 753 دوشنبه 16 شهریور 1394 نظرات (1)

از دیرباز روغن های گیاهی همواره مورد استفاده بشر بوده و همچنین در خواص درمانی و قدرت درمان آنها نیز هیچ جای شکی نیست.
در ذیل نیز لیست و خواص برای روغن های گیاهی را مشاهده می کنید :



ریحان: جهت التیام اضطراب و بی خوابی موثر است. ریحان محرک و متعادل ساز فکر   است. یک قطره از روغن ریحان اگر بر روی گزیدگی حشرات چکانده شود سریعا التهاب را   از بین می برد .


ترنج: روغنی مشهور که همواره در چای سبز ارل گری مورد استفاده   بود، جهت دفع کولیک روده یا کم اشتهایی استفاده آن همراه با عسل بسیار موثر است .  ترنج طراوت بخش و ضدافسردگی است .


چوب سدر: تاثیر آرام بخش و هماهنگ کننده دارد .  اضافه کردن چند قطره از این روغن به آب هنگام استحمام عطری بسیار خوش تولید می کند   که گرم و هماهنگ کننده است .


میخک: سال های سال است که به عنوان داروی رفع   مشکلات جهاز هاضمه استفاده می شود. این گیاه دهان شویه ای بسیار قوی است و التیام   دهنده دردهای دندان نیز است .


سرو: روغن سرو نیرو بخشی عمومی و بسیار عالی برای   دستگاه عصبی است. چند قطره چکانده شده از آن داخل دستمال کاغذی جهت درمان   سرماخوردگی و آنفولانزا موثر است. هنگامی که به آب درون وان هنگام استحمام اضافه   شود خاصیت انرژی زایی و تجدید نیرو دارد .


اکالیپتوس: جهت درمان کلیه مشکلات تنفسی بسیار موثر است زیرا انسدادات مجاری تنفسی را پاک می کند و هنگامی که به سینه   مالیده شود موجب تسهیل تنفس می شود .


اسطو خودوس: خواص درمانی بیشماری دارد،   التهابات، تنش ها و بی خوابی را درمان می کند. چند قطره روی دستمال کاغذی اسپری   کنید و زیر بالش خود قرار دهید. این گیاه همچنین در درمان سرگیجه، میگرن و افسردگی    نیز موثر است .


شمعدانی: کاربردهای گسترده ای در زمینه عطرسازی دارد و به جهت   خواص درمانی زخم ها، جراحات و رفع مشکلات پوستی بسیار ارزشمند است .


سرو کوهی :  تصفیه کننده خون. جهت برطرف کردن اختلالات پوستی مانند جوش و اگزما بسیار موثر است .


لیمو: یکی از درمان کننده های معطر و چند کاره است. این گیاه جز» عناصر طبیعی   قلیایی کننده است و به طرز شگفت آوری در درمان مشکل اسیدی شدن معده موثر است. روغن   لیمو التیام بخش بدن و دستگاه عصبی است و یک ضدعفونی کننده طبیعی است. لیمو می   تواند در درمان مشکل سینوزیت و سرماخوردگی سر موثر باشد .


مرزنگوش: جهت درمان   تمامی مشکلات عصبی و التهابات موثر است، زیرا دارای آرام بخش و مسکن طبیعی است. چند   قطره آن در آب درون دوان هنگام استحمام بسیار تقویت کننده است .


شکوفه پرتقال :  انرژی زا است و همچنین مسکن بسیار قوی است .
نعناع هندی: معروف ترین روغن در دهه به جهت خواص محرک آن بوده. عموما، درمان کننده افسردگی و تامین کننده انرژی   فیزیکی بدن است .


نعناع فلفلی: جهت رفع مشکلات هاضمه، آسم و پریودهای دردناک بسیار عالی است. در مصرف موضعی نیز، ضدعفونی کننده طبیعی، درمان کننده گزیدگی حشرات و بی حس کننده است .
کاج یا کاج اسکاتلندی: ضدعفونی کننده تنفسی بسیار قوی است .  جهت درمان آنفولانزا و موارد رماتیسم کاربرد دارد .


اکلیل کوهی: یکی از قدیمی   ترین روغن های معطر است که کاربردهای بسیار وسیع و متفاوتی دارد. اکلیل کوهی جهت  متعادل سازی می بایستی مورد استفاده قرار گیرد زیرا که در این مورد بسیار قوی است .  اکلیل کوهی همچنین برای دردهای عضلانی، زخم ها و خستگی عمومی مفید است. این ماده   برای تقویت مو نیز بسیار مفید است. چند قطره در آب وان هنگام استحمام بسیار نیروبخش   است .


مریم گلی: می توان از این گیاه ماده درمانی موثری جهت سیستم عصبی تهیه   کرد. این ماده جهت درمان موارد افسردگی و خمودگی استفاده می شود و احساس سلامتی   ایجاد می نماید .


چوب صندل: تولید احساس شادابی و سلامتی می نماید به جهت این   خاصیت است که در بسیاری از مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می گیرد. از چوب این درخت   که در استرالیا و غرب هند رشد می کند روغن نیز گرفته می شود، که جهت تسکین پوست های   خشک بسیار عالی است .


آویشن: محرک ذهنی و فیزیکی و درمان کننده افسردگی است .  استفاده از این ماده پس از بیماری های طولانی ذهنی و جسمی جهت متعادل سازی این   سیستم ها بسیار موثر است. یاس و ناامیدی موجود در بدن نسبت به آویشن عکس العمل نشان   می دهند .


یلانگ یلانگ: درمان کننده تنش و استرس است. این روغن ماداگاسکاری شهرت   بسیاری در تقویت قوای جنسی دارد و در موارد درمان این مشکل بسیار موثر است .


این   احتمال بسیار وجود دارد که شما به سمت روغنی تمایل پیدا کنید که خواص آن مکمل خلق و    خو و حالات فیزیکی شما باشد. اجازه بدهید که درک ذاتی و حس بویایی شما هدایتگر شما   به سمت چیزی باشد که به آن احتیاج دارید. این روغن ها بسیار قوی هستند و می بایستی   ترکیب دقیقی از آنها با روغن های دیگر به دست آورد و سپس آنها با دقت و احتیاط مورد   استفاده قرار گیرد. این روغن ها اگر صحیح ترکیب نشوند می توانند بر روی پوست ایجاد   التهاب نماید.


خواص بادام درختی و نحوه استفاده :

روغن بادام : برای بدست آوردن روغن بادام ، مغز بادام را پس از تمیز کردن و خشک کردن خرد می کنند و بصورت خمیر در می آورند و سپس آنرا تحت فشار قرار داده و روغن آن را استخراج می کنند . این روغن را فشار اول می نامند .


تفاله بادام را که از فشار اول باقیمانده تحت اثر حرارت و مواد شیمیایی قرار داده و روغن فشار دوم را بدست می آورند . بدلیل اینکه روغن بادام گران است معمولا تقلب کرده و آنرا با روغن های دیگر مانند روغن مغز هسته زردآلو و هلو مخلوط کرده و بام روغن بادام می فروشند .
همانطور که گفته د اگر روغن بادام تلخ یا مغز زردآلو و یا هلو تحت اثر آّب قرار گیرند اسید سیانیدریک و آلدئید بنزوئیک تولید می شود که سمی است بنابراین برای گرفتن روغن از این هسته ها نباید از آب استفاده کرد


اسانس بادام تلخ : این اسانس مایعی زلال و بیرنگ است که در اثر کهنه شدن برنگ زرد کمرنگ در می آید . بوی آن قوی ، طعمش سوزاننده و تلخ و بسیار سمی است . اسانس بادام تلخ بسهولت با اکسیژن هوا ترکیب و اکسید می شود . بنابراین باید همیشه محتوی آن کاملا پر و در بسته بوده و در جای تاریک و سرد نگاهدری شود

.
شکوفه و گل بادام : گل و شکوفه درخت بادام دارای بوی مطبوعی و طعم تلخ می باشد

.
پوست میوه بادام : بصورت جوشانده مصرف می شود . طرز تهیه آن به این صورت است که 50 گرم پوست بادام شیرین را در یک لیتر آب ریخته و مدت چند دقیقه آنرا می جوشانند سپس آنرا صاف کرده و مصرف می کنند .


برگ درخت بادام: برای تهیه جوشانده برگ درخت بادام 50 گرم برگ درخت را در یک لیتر آب می جوشانند و سپس صاف می کنند .


مغز بادام : معمولا بصورت خشک شده و خام و یا بوداده مصرف می شود .


شیر بادام : شیر بادام را از مغز بادام بو نداده و خام تهیه می کنند . برای تهیه آن 50 گرم مغز بادام را کاملا آسیاب کرده که بصورت پودر در آید . سپس مقدر 50 گرم شکر یا قند به آن اضافه کرده و با یک لیتر آب مخلوط می کنند مایعی مانند شی بدست می آید .


نوع دیگر شیر بادام برای کودکان شیر خوار و اطفال بسیار مفید است و می تواند جانشین شیر مدر و یا مکمل آن باشد بدین ترتیب بدست می آید که مقدر 50 گرم بادام را بمدت چند دقیقه در آب گرم قرار می دهند تا پوست آن کنده شود سپس آنرا آسیاب کرده و بصورت پودر در می آیند و مقدر کمی آب را بان اضافه می کنند و بهم می زنند تا بشکل خمیر در آید سپس خمیر حاصل را با یک لیتر آب مخلوط و بهم می زنند و سپس مقدر 50 گرم عسل بآن اضافه می کنند تا کاملا حل شود . این مایع را از پارچه ململ می گذرانند تا مایعی مانند شیر از آن باقی بماند.


البته اگر اشخاص بالغ بخواهند از شیر بادام استفاده کنند احتیاجی به صاف کردن آن نخواهد بود .
طریقه دیگری که آسان تر است بدین صورت می باشد که مقدر 50 گرم بادام پوست کنده یک لیتر آب و 50 گرم عسل یا شکر را در داخل مخلوط کن برقی بریزید و تا مایعی مانند شیر بدست آید .


خواص : درخت بادام به 8 متر می رسد . درختی است زیبا که از زمانهای قدیم در نواحی مرکزی و غربی آسیا مخصوصا افغانستان و ایران ، سوریه و فلسطین پرورش می یافته است.


نامهای فارسی: بادام معمولی، درخت بادام، لوز، بادام آغاجی، درخت بادام شیرین، کهرو، ارچین، بایم، چغاله بادام، دیم دار، گواروم بوته
نام انگلیسی: Almond – Sweet almond – Bitter almond
نام علمی: Amygdalus communis (syn.Prunus communis)


خانواده: Rosaseae
درخت بادام بومی منطقه مدیترانه آسیا است. بلندی آن به 6تا8 متر می رسد و برگهای آم ساده، بیضی باریک، نوک تیز، کمی موج دار و گلهای صورتی رنگ است. بادام دارای دو واریته اصلی می باشد که بادام شیرین و بادام تلخ می باشد.


بادام حاوی گلیکوزید سیانوژنیک به نام آمیگدالین (Amygladin)است. این گلیکوزید در بادام شیرین به مقدار ناچیز ولی در بادام تلخ در حد سمی و به میزان یک تا 3.5 درصد حضور دارد و می تواند منشاء مسمومیت دامها و یا انسان واقع شود.


هیدرولیز آمیگدالین، ینزالدئید (enzaldehyde)، جنتوبیوز (Gentobiose) و اسید سیانیدریک تولید می کند.
ریشه درخت بادام بسیار قوی است . این درخت می تواند حتی با کمی رطوبت نیز رشد کند .برگهای آن بیضی ، باریک ، نوک تیز و برنگ سبز می باشد . گلهای آن بسیار زیبا و برنگ صورتی است . در اوائل بهار شکوفه های بادام ظاهر می شود .


بطور کلی دو نوع بادام وجود دارد :
1- بادام شیرین Sweet Almond
2- بادام تلخ Bitter Almond


میوه درخت بادام بصورت شفت می باشد که قشر خارجی آن سبز رنگ و پوشیده از کرک است که در داخل آن بادام با پوست سخت وجوددرد . در ابتدای تشکیل میوه پوشش خارجی سبز رنگ و گوشت در است که پوشیده از کرک است و هنوز بردستی رشد نکرده که آنرا چغاله بادام Amandon می نامند که دارای خواص مخصوص می باشد . پس از رسیدن بادام بتدریج پوشش خارجی سبز رنگ خشک شده و پوست آن نیز سفت و سخت می شود و مغز بادام در داخل آن رشد کرده و آماده استفاده می شود .


مغز بادام بیضی شکل و مسطح بوده که یکطرف آن نوک تیز است . مغز بادام در داخل پوسته نارک قهوه ای رنگی می باشد که می توان آنرا بکمک آب گرم از آن جدا کرد که مغز بادام سفیدرنگ در داخل آن است .
مغز بادام شیرین و طعم ملایم و خوشمزه ای درد و بسهولت از بادام تلخ تشخیص داده می شود .
از کلیه قسمت های درخت بادام شیرین مانند شکوفه ، برگ و میوه آن استفاده طبی می شود


خواص داروئی:


بادام شیرین از نظر طب قدیم ایران کمی گرم و تر است .


1) بادام ملین بوده و روغن بادام ضد یبوست است مخصوصا از روغن بادام می توان رفع یبوست برای بچه ها استفاده کرد .


2)بادام سینه را نرم می کند .


3)شیر بادام برای رفع سرفه ، ناراحتی حنجره و تنگی نفغس مفید بوده و خلط آور است .


4) بادام برای درمان زخم روده ها و مثانه و اسهال مفید است .


5)بادام بو داده مقوی معده بوده و قابض است .


6)بادام تقویت کننده نیروی جنسی است و تولید اسپرم را زیاد می کند .


7)بادام را آسیاب کرده و با عسل مخلوط کنید برای درد کبد و سرفه مفید است .


8)چغاله بادام لثه و ریشه دندان را تقویت می کند .


9) چغاله بادام برای خشکی دهان مفید است .


10)شکوفه بادام را دم کنید و بعنوان مسهل برای اطفال استفاده کنید .


11)دم کرده پوست قهوه ای رنگ مغز بادام بهترین دارو برای تسکین درد و التهاب مجاری تنفسی است .(مقدر مصرف 5 گرم در 100 گرم آب )


12)جوشانده برگ درخت بادام برای نارسائی کبد و کیسه صفرا مفید است .


13)روغن بادام خواب آور است و بیخوابی را از بین می برد

۱۴سرفه خشک باید روغن بادام را با شکر و کتیرا مخلوط کرده و بخورید .


15)روغن بادام را با آب گرم مخلو ط کنید داروی خوبی برای رفع اسهال و دل پیچه بچه ها خواهد بود . ضمنا این مخلوط سنگ مثانه را خارج کرده و ادرار کردن را آسان می کند .


16)برای درمان نقرس و رفع خمیدگی پیران ، مهره های پشت را با روغن بادام چرب کنید .


17)برگ تازه درخت بادام مسهل و ضد کرم است .


18)برگ خشک شده درخت بدام قابض بوده و اسهال را از بین می برد.


19)روغن بادام شیرین بدلیل خاصیت نرم کنندگی و ضد التهاب در کرم ها و پمادها بکار می رود.


20)برای رفع بیماریهای سینه ، روغن بادام شیرین را با هموزن آن عسل و یک زرده تخم مرغ مخلوط کنید که بصورت خمیر یکنواختی داراید سپس به آن جوشانده گل ختمی اضافه کرده و یک قاشق چایخوری از انرا بفاصله هر سه ساعت بخورید .


21)برای رفع خارش پوست بچه هائیکه که سرخک و مخملک دارند روغن بادام را در تمام سطوح بدن آنها بمالید خارش را تسکین می دهد .


22)مالیدن روغن بادام بر روی پوست التهاب را رفع کرده و سوختگی را درمان می کند.


23) روغن بادام اگزما را رفع می کند .


خواص بادام تلخ


مغز بادام تلخ ازنظر طب قدیم ایران خیلی گرم و خشک است
1-بادام تلخ را آسیاب کرده و با سرکه مخلوط کنید ضماد خوبی برای سر درد می باشد همچنین مالیدن آن بر دور چشم برای تقویت بینایی مفید است .


2- خوردن بادام تلخ برای تنگی نفس ، سرفه و ورم ریه مفید است .


3-بادام تلخ رابا عسل بخورید کبد و طحال را تمیز می کند .


4-برای رفع درد کلیه ها بادام تلخ را با نشاسته و نعناع بخورید .


5- بادام تلخ را با عسل برای قولنج مفید است .


6-برای از بین بردن سنگ کلیه و ناراحتی های کلیه ، بادام تلخ را با شیره انگور مخلوط کرده و بخورید .


7-اگر عادت ماهیانه خانم ها عقب می افتد بهترین طرز درمان آن قرار دادن شیاف بادام تلخ در مهبل است .


8-برای ازبین بردن لکه های صورت ، بادام تلخ را پودر کنید و با سرکه مخلوط کرده و ضمادی از آن درست کنید و روی پوست بمالید .


9-ضماد بادام تلخ برای درمان زخم های کهنه خارش و مخملک بکار میرود .


10- ضماد ریشه درخت بادام تلخ برای درمان انواع دردها مفید است .


11-ضماد ریشه درخت بادام برای پاک کردن طحال ، کلیه و دفع کرم روده بکار می رود .


12-دم کرده ریشه درخت بادام تلخ برای پاک کردن طحال ، و دفع کرم روده بکار می رود .


13-روغن بادام تلخ خاصیت مسهلی درد دارد


14-روغن بادام تلخ برای تنگی نفس ، درد کلیه و خارج کردن سنگ مثانه مفید است .


15-برای رفع زنگ زدن و صدا در گوش یک قطره از روغن بادام تلخ را در گوش بریزید .


16-مالیدن روغن بادام تلخ روی صورت ، لکه ها و چین و چروک را از بین می برد .


17-رغن بادام تلخ ترک دست و پا را که از سرما ایجاد شده از بین می برد .


18-آنهایی که مبتلا به اگزما هستند اگر از بادام تلخ خمیری درست کنند و از آن بجای صابون برای شستن نقاطی که مبتلا به اگزما است استفاده کنند بزودی بهبود می یابند .


19-خمیر بادام تلخ برای رفع بوی بد پا و زیر بغل مفید است


20-روغن بادام تلخ برای درمان سیاه سرفه مفید است .


مضرات :
بادام از نظر اینکه دارای مواد مغذی بسیاری است بنابراین غذای بسیار خوبی است ولی چون سنگین و ثقیل الهضم می باشد نباید در خوردن آن افراط کرد و مقدر آن نباید در روز بیش از ده دانه باشد . بادام همچنین برای معده های ضعیف و سرد خوب نیست و اشخاصی که معده ضعیف دارند بهتر است بادام را با شکر بخورد

مدیر سایت بازدید : 693 شنبه 14 شهریور 1394 نظرات (1)

به طبیعت گرم دارد

خواص درمانی

  • نرم کننده سینه
  • تقویت قلب
  • تقویت معده
  • مجاری عروقی
  • جلوگیری از خونریزی

روش مصرف

یک فنجان صبح و یک فنجان شب میل شود

تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 661
  • کل نظرات : 125
  • افراد آنلاین : 35
  • تعداد اعضا : 509
  • آی پی امروز : 47
  • آی پی دیروز : 50
  • بازدید امروز : 54
  • باردید دیروز : 63
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 478
  • بازدید ماه : 478
  • بازدید سال : 40,628
  • بازدید کلی : 1,093,759
  • کدهای اختصاصی

    عطاری آنلاین
     , عطاری 24 , عطاری , عطاری اینترنتی , عطاری آنلاین , عطاری دکتر روازاده , عطاری های تهران , عطاری دایا , عطاری تورنتو , عطاری در لندن , عطاری ابا , عطاری اصفهان , عطاری ابن سینا , عطاری ابا اصفهان , عطاری ایرانیان , عطاری ابا94 , عطاري انلاين , عطاری اهواز , عطاری ایلیا , عطاري آنلاين , عطاری آبا , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آقای قدیری , عطاری آریایی , عطاری آویشن , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آستانه شیراز , عطاری آریاشهر , عطاری به انگلیسی , عطاری بزرگ شرق , عطاری بزرگ تهران , عطاری بهارنارنج , عطاری بوعلی , عطاری بهار , عطاری بزرگ نارمک , عطاری باغ خدا , عطاری برای لاغری , عطاری بهشت , عطاری پل چوبی , عطاری پویانا , عطاری پاسارگاد شیراز , عطاری پارک وی , عطاری پل ستارخان , عطاری پونه , عطاری پامچال , عطاري پامچال , عطاری پارسا , عطاری پاسداران , عطاری تهران , عطاری تبریز , عطاری تهرانی , عطاري تهران , عطاری تجریش , عطاری ترنج , عطاری تهرانپارس , عطاری تبریزی , عطاری تریتا , عطاری ثابت , عطاری ثعلب , عطاری جلالی , عطاری جلال , عطاری جلالی ابادان , عطاری جینسینگ , عطاری جردن , عطاری جاویدی , عطاری جاده ابریشم , عطاری جمشید خدادادی , عطاری جنسینگ , عطاری جمالزاده , عطاری چیست , عطاری چهار فصل , عطاری چهل گیاه شیراز , عطاری چینی , عطاری چیذر , عطاری چاق کننده , گیاهان عطاری چربی سوز , عطاری حکیم چنومیا , داروی عطاری برای چاقی , عطاری حکیم , عطاری حکیم تهرانی , عطاری حکیم خراسانی , عطاری حکاک اهواز , عطاری حاج اسماعیل اصفهان , عطاری حکیم مومن تبریزی , عطاری حسامی , عطاری حکمت طرقبه , عطاری حکیم شهرضا , عطاری حاج نوروز , عطاری خوب در تهران , عطاری خوب در شیراز , عطاری خوب , عطاری خوب در اصفهان , عطاری خوب در کرج , عطاری خوب در اهواز , عطاری خیابان مطهری , عطاری خدادادی , عطاری خوب تهران , عطاری خورشید دکتر سماواتی , عطاری در تورنتو , عطاری دالاهو , عطاری در تهران , عطاری دینی , عطاری دانیال , عطاری در اصفهان , عطاری در شیراز , عطاری رضاییان , عطاری روازاده , عطاری رایگان , عطاری رضائیان , عطاری ره , عطاری رضایی , عطاری روغن , آدرس عطاری روازاده , دکتر عباس عطاری روانپزشک , آدرس عطاری دکتر روازاده , عطاری زنجان , عطاری زعفرانچی , عطاری زیتون , عطاری زود انزالی , عطاری زاهدان , عطاری زیر پل چوبی , عطاری زمانی , عطاری زکریا , عطاری زعفران , زهرا عطاری , عطاری سبزینه , عطاری سینا , عطاری سلامت , عطاری سنتی , عطاری سید شیرازی , عطاری سبز , عطاری سید جلال , عطاری سراجیان , عطاری سقطی تبریز , عطاری سیستانی , عطاری شفا , عطاری شقایق , عطاری شیراز , عطاری شرق , عطاری شمس , عطاری شفا روازاده , عطاری شبانه روزی , عطاری شاه جهان , عطاری شهرکرد , عطاری شفا تهران , عطاری صحرا , عطاری صورتی , صنف عطاری , صالح عطاری , صنایع پزشکی عطاری , عطاری صبا , عطاری صالحی , عطاری صداقت , عطاری صادق , عطاری صانعی , داروی عطاری ضد سرفه , عطاری طیرانی مشهد , عطاری طیرانی , عطاری طب سنتی , عطاری طبیب , عطاری طب الرضا , عطاری طب الکبیر در اصفهان , عطاری طوبی , عطاری طاهرنژاد , عطاری طب النجات , عطاری طاها , عطاری عقیلی خراسانی , عطاری عطارنژاد , عطاری عطار , عطاری علیزاده , عطاری عرفان , عطاری عبا , عطاری عمده فروش , عطاري عقيل خراساني , عطاری عمده , عطاری علیزاده اهواز , عطاری غرب , عطاری غرب تهران , عطاری غرب کشور , عطاری غرب همدان , مجهزترین عطاری غرب , معجزه ترین عطاری غرب , عطاری های غرب تهران , عطاری شهرک غرب , عطاری بزرگ غرب , عطاری در غرب تهران , عطاری فرامرزی , عطاری فرهنگ , عطاری فیسبوکی , عطاری فیس بوک , عطاری فرمانیه , عطاری فرزین , عطاری فیض مند , عطاری فارابی , عطاری فیاضی , عطاری فریور , عطاری قم , عطاری قائم , عطاری قاسمی , عطاری قزوین , عطاری قانون , عطاری قدیری , عطاری قهوه سبز , عطاری قرص کمر , عطاری قدیمی , عطاری قاصدک , عطاری کربلایی , عطاری کرمانی , عطاری کیمیا , عطاری کرج , عطاری کرمان , عطاری کعبه , عطاری کرمانشاه , عطاری کربلایی بهارستان , عطاری کیمیا در پاسداران , عطاری کیمیا پاسداران , عطاری گلها , عطاری گله داری در اهواز , عطاری گل سرخ , عطاری گیاهی , عطاری گلبرگ , عطاری گله داری , عطاری گله داری اهواز , عطاری گیاهان دارویی , عطاری گل نرگس , عطاری گرگان , عطاری لاغری , عطاری لپه ییان , عطاری لقمان حکیم , لیست عطاری های تهران , لیست عطاری های مشهد , لوازم عطاری , لیست عطاری های شیراز , ليست عطاري هاي تهران , لیست عطاری های اصفهان , لیست عطاری , عطاری معروف تهران , عطاری معجزه , عطاری مشهد , عطاری معتبر , عطاری میر قهاری , عطاری معروف شیراز , عطاری مرتضی علی , عطاری ممتاز , عطاری معروف , عطاری مدرن , عطاری ناجیان , عطاری نور , عطاری نیشابوری تهران , عطاری نیشابوری , عطاری نادری , عطاری نباتی , عطاری نعوظ , عطاری نیشابور , عطاری نارمک , عطاري نياوران , عطاری و لاغری , عطاری وزیر نظام , عطاری وزیر نظامی , عطاری و داروهای گیاهی , عطاری و گیاهان دارویی , عطاری و طب سنتی , عطاری ونک , عطاری ویکی پدیا , عطاری ولیعصر , عطاري وعليان , عطاری های اصفهان , عطاری های مشهد , عطاری های شیراز , عطاری های معروف تهران , عطاری های معتبر تهران , عطاری های معتبر , عطاری های کرج , عطاری های تبریز , عطاری های اهواز , عطاری یاس , عطاری یزد , عطاری یبوست , عطاری یوسف آباد , یوسفی نژاد عطاری , دکتر یوسفعلی عطاری , عطاری های یزد , یگانه عطاری , عطاری طوبی یوسف آباد ,  , عطاری آنلاین , عطاری آنلاین وبلاگ , عطاری آنلاین روازاده , عطاری آنلاین رازک , عطاري آنلاين , سایت عطاری آنلاین ,